- ۰منتظر نظرات شماهستم
- ۲۰ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۳۳
مبلغ مورد نظر: | تومان |
پرداخت کننده : | |
ايميل پرداخت کننده : | |
موبایل پرداخت کننده : | |
یک ساعت صحبت کردن با یک مرد عاقل ارزشمند تر از مطالعه 10 کتاب است.
ضرب المثل چینی
نویسندگان: آصف کریمی؛ هادی جوهری
چکیده
توسعة کارآفرینی نقش بسیار مهمی در توسعة اقتصادی– اجتماعی کشورهای مختلف ایفا میکند و میتواند بسیاری از مشکلات این کشورها را برطرف سازد. هدف اصلی این تحقیق بررسی و تحلیل عوامل بازدارندة توسعة کارآفرینی از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود و جامعة آماری آن را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکدههای کشاورزی دولتی استان تهران (2786N=) تشکیل دادند. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 232 دانشجو برای نمونه و با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. روایی پرسشنامه را خبرگان بررسی و تأیید کردند و برای تعیین میزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (91/0). دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS نسخة 19 و LISREL نسخة 5/8 تجزیهوتحلیل شدند. برای شناسایی عوامل بازدارندة توسعة کارآفرینی از تحلیل عاملی اکتشافی و برای بررسی شاخص برازش نیکویی مدل تحقیق از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که این موانع از شش عامل آموزشی، حمایتی، ارتباطی، نگرشی، سیاستگذاری و فرهنگی تشکیل شدهاند.
نویسنده: مرضیه کشاورز
چکیده
کارآفرینی، راهکاری مناسب برای دستیابی به توسعة اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی بهشمار میرود. قصد کارآفرینی نیز پیشدرآمد رفتارکارآفرینانه قلمداد شده است. برای کسب شناختی جامع از قصد کارآفرینی دانشجویان و سازههای اثرگذار بر آن، قصد کارآفرینی دانشجویان پیام نور مطالعه شد. در این راستا، تلفیقی از نظریههای رفتار برنامهریزیشده، رویداد کارآفرینی و مدل دیویدسون به کار گرفته شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر حسب گردآوری دادهها، توصیفی شاخة پیمایشی است. دادههای مورد نیاز این پژوهش پیمایشی از طریق پرسشنامه و از میان 161 نفر از دانشجویان رشتههای مختلف دانشگاه پیام نور گردآوری شد که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شده بودند. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که قصد کارآفرینی دانشجویان رشتههای فنی- مهندسی، مدیریت و بازرگانی به گونة معناداری بالاتر از دانشجویان سایر رشتهها است. علاوه بر آن، نگرش عمومی، نگرش نسبت به کارآفرینی، باور به خودکارآمدی و سابقة کارآفرینی در زمرة عوامل اصلی اثرگذار بر قصد کارآفرینی دانشجویان رشتههای فنی- مهندسی، مدیریت و بازرگانی محسوب میشود. این در حالی است که قصد کارآفرینی دانشجویان سایر رشتهها از طریق نگرش عمومی، باور به خودکارآمدی و هنجارهای اجتماعی ذهنی قابل تبیین است. بر اساس این یافتهها، توصیههایی بهمنظور بهبود قصد کارآفرینی دانشجویان ارائه شده است.
نویسندگان: اسداله کردنائیج؛ اسماعیل شاهطهماسبی؛ محمد کریمی
چکیده
بهتازگی بررسی قصد کارآفرینانة دانشجویان دانشگاهها، جذابیت قابل ملاحظهای برای محققان یافته است. هدف این تحقیق، تحلیل و مقایسة تأثیر عوامل زمینهای بر قصد کارآفرینی با تأکید بر قومیت دانشجویان بوده است. عوامل زمینهای در سه بخش فردی، تحصیلی و خانواده، با 14 پرسش و قصد کارآفرینی نیز با 4 پرسش بررسی شد. روش تحقیق حاضر از نظر هدف کابردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات توصیفی- همبستگی محسوب میشود. جامعة آماری تحقیق دانشجویان کل کشور و پرسشنامة طراحیشده با روایی صوری و پایایی 801/ تأیید شد و با نمونة 2500 نفری و با روش خوشهبندی بین دانشجویان استانهای تهران، اصفهان، یزد و زنجان تقسیم شد. بر اساس خروجیهای نرمافزار spss 16، نتایج نشان از نقشنداشتن جنسیت، تأهل، مقطع تحصیلی و خوداشتغالی مادر، در قصد کارآفرینانه دارد. کردها و ترکها، دانشجویان دانشگاه علمی– کاربردی، دانشجویان هنر، فنی و مهندسی و پزشکی، دانشجویان دارای پدران خوداشتغال و مادران تحصیلکرده از میزان قصد کارآفرینانة بالاتری برخوردارند. بر اساس نتایج رگرسیون، پیشبینیپذیری قصد کارآفرینانه از سوی مؤلفة خانواده از بقیة مؤلفهها بیشتر بود و شاخصهای تحصیلات پدر، مقطع تحصیلی، کارآفرینبودن پدر و درآمد خانواده بیشترین تأثیر با معناداری مناسب را بر قصد کارآفرینانة دانشجویان دارند.
نویسندگان: یوسف ادیب؛ فاطمه مردان اربط
چکیده
در جهان امروز کارآفرینان منشأ تحولات بزرگی در زمینههای صنعتی، خدماتی، تجاری و غیره شدهاند و محرک رشد و توسعه بهشمار میروند. مطالعات زیادی در خصوص خصیصههای کارآفرینی و کارآفرینان انجام شده است؛ اما پژوهش دربارة کشف و توصیف عمیق و ژرفنگرانة ادراکات و تجربیات کارآفرینان از پدیدة کارآفرینی، چنانکه آنها برای خود آن را معنا میکنند، بسیار اندک است. هدف اصلی این پژوهش کشف و توصیف عمیق تجربیات کارآفرینان از پدیدة کارآفرینی است. روش انجام پژوهش از نوع کیفی و به شیوة پدیدارشناسی است. جامعة آماری پژوهش کارآفرینان برتر در حوزههای گوناگون صنعت، خدمات، تجارت و غیره در شهر تبریز و در سال 1391 است. نمونهها به صورت هدفمند انتخاب شدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع دادهها (16 نفر) ادامه یافت. دادهها از طریق مصاحبة عمیق گردآوری شد و با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت (1995) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان میدهد پنج مضمون کلی شامل زمینة کارآفرینی، وضعیت اقتصادی، ویژگیهای روانشناختی، ویژگیهای اجتماعی و تلقی از کارآفرینی پدیدار شدند و هریک از مضامین دارای چندین مضمون فرعی بودند. یافتههای این مطالعه میتواند تصویری روشن از تجربیات کارآفرینان در زمینة کار آفرینی ارائه دهد.
نویسندگان: زهرا آراستی؛ هومان حیدری؛ محمدحسن مبارکی
چکیده
تدریس کارآفرینی که بر رفتار فعلی و قصد آتی فرد برای کارآفرینی تأثیرگذار است، به سبکها و روشهای مختلفی صورت میگیرد. یکی از این روشهای آموزشی، استفاده از «سخنران مهمان» در کلاس درس است. استفاده از کارآفرینان برای بازگویی تجربیات شکست و پیروزیشان میتواند به عنوان مورد زنده در تدریس استفاده شود؛ اما باید اثربخشی این روش آموزشی ارزیابی شود. یکی از روشهای ارزیابی اثربخشی آموزش کارآفرینی، میزان تأثیری است که بر «قصد کارآفرینی» میگذارد. در این تحقیق، به منظور ارزیابی اثربخشی روش آموزش کارآفرینی «سخنران میهمان»، با استفاده از روش تحقیق کمّی از نوع آزمایشی در جامعة آماری دانشجویان نیمسال اول کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی دانشگاه تهران، میزان قصد کارآفرینی دانشجویان قبل و بعد از جلسات سخنرانی سه کارآفرین مهمان با استفاده از پرسشنامة استاندارد قصد کارآفرینی کروگر در دو گروه آزمایش (34 نفر) و کنترل (34 نفر) سنجیده شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که روش آموزش کارآفرینی «سخنران مهمان» از طریق تأثیر بر متغیرهای مطلوبیت شخصی، خودباوری و باور جمعی باعث ارتقای قصد کارآفرینی دانشجویان میشود، در حالی که این روش بر متغیر «هنجارهای اجتماعی» دانشجویان تأثیر معنیداری نداشته است. این نتایج به سیاستگذاران در تدوین برنامههای آموزش کارآفرینی کمک میکند.
نویسندگان: ایمان چراتیان ؛ سعید قربانی
چکیده
مؤلفة کارآفرینی یکی از شاخصهای تأثیرگذار بر رشد اقتصادی کشورها و از جمله عواملی است که سیاستگذاران اقتصادی به آن توجه دارند. البته در بررسی مؤلفة کارآفرینی باید توجه داشت که این مفهوم به دو بخش کارآفرینی مردان و زنان تمایز داده میشود. بههمین منظور هدف اصلی مقالة حاضر، بررسی رابطة بین کارآفرینی زنان با رشد اقتصادی و سیاستهای پولی و مالی است و اینکه متغیرهای مذکور چه آثاری را بر کارآفرینی زنان بهجای میگذارند؛ بنابراین با استفاده از مدلهای رشد اقتصادی و رهیافت دادههای تابلویی در بازة زمانی 2002 تا 2007، نحوة ارتباط بین متغیر کارآفرینی زنان با سایر متغیرهای کلان اقتصادی آزمون شد. نتایج محاسبههای تحقیق بیانگر رابطة مثبت و معنیدار بین متغیر کارآفرینی و سیاستهای پولی و مالی است. نتایج نشان میدهد با اعمال سیاست مالی انبساطی (افزایش یک درصدی)، حدود 5234/1 درصد به شاخص کارآفرینی زنان افزوده میشود. همچنین، افزایش یک درصدی در متغیرهای حجم پول (سیاست پولی انبساطی) و تولید ناخالص داخلی (رشد اقتصادی) بهترتیب به اندازة 1947/0 و 1505/0 درصد شاخص کارآفرینی زنان را افزایش میدهند.
نویسندگان: محمد مهدی مردانشاهی؛ عزیزالله تاجیک اسماعیلی؛ محمد حسن مبارکی
چکیده
امروزه اهمیت کارآفرینی در رشد و توسعة جوامع آشکار و نقش دانشگاهها در این زمینه مهم است. در این تحقیق کاربردی، از طریق پژوهش توصیفی- پیمایشی، استعداد کارآفرینی و عوامل مؤثر بر آن در میان دانشجویان کارشناسی در سال اول و آخر بررسی شد. با توجه به جامعة مورد نظر (3422 نفر) 370 نفر نمونه به روش تصادفی ساده با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. پس از بررسی و با استفاده از آزمونt ، همبستگی و معادلة ساختاری، دادهها نشان داد متغیر مشهود هشتگانه در سال اول 97 درصد و در سال آخر 96 درصد متغیر نامشهود استعداد کارآفرینی را شامل میشود. در دانشجویان سال اول بالاترین رتبه بهصورت مشترک مربوط به متغیر عملگرایی و رویاپردازی و در دانشجویان سال آخر مربوط به چالشطلبی است. بین این دو گروه در ویژگیهای ریسکپذیری، سلاست فکری، عملگرایی و تحمل ابهام اختلاف معنیداری وجود ندارد، اما در ویژگیهای کانون کنترل، نیاز به موفقیت، رویاپردازی و چالشطلبی اختلاف معنیدار است که در دانشجویان سال اول بیشتر دیده میشود. درنهایت، استعداد کارآفرینی در دانشجویان سال آخر نسبت به سال اول کمتر بوده است و این کاهش، کمکارآمدی برنامههای آموزشی و ضرورت برنامهریزی برای بهبود این ویژگی را بیش از پیش آشکار میکند.
نویسندگان: نازنین بهزادی؛ سید مصطفی رضوی؛ سید رسول حسینی
چکیده
دانشگاه کارآفرین، بهعنوان نسل سوم دانشگاهها، مأموریت توسعة اقتصادی و اجتماعی را بر عهده دارد. از اینرو، شناخت این مأموریت و نحوة تحقق آن در دانشگاههای سنتی، اهمیت ویژهای دارد. براساس چارچوب نظری، دانشگاه کارآفرین هویتی مستقل و ویژگیهای مشخص دارد و از آنجا که سازمان است، ویژگیهای سازمانی را نیز دارد؛ بنابراین سوقدادن ویژگیهای سازمانی سنتی دانشگاه بهسوی کارآفرینی سازمانی، میتواند دانشگاه سنتی را به دانشگاه کارآفرین بدل کند. در مطالعۀ حاضر، ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانهای، ویژگیهای دانشگاه کارآفرین شناسایی شد و همچنین نتایج فعالیتهای کارآفرینی سازمانی در دانشگاهها مشخص شد. پس از آن، با استفاده از روش تحقیق کیفی از نوع روایتی و از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافتة عمیق با پانزده نفر از خبرگان دانشگاهی- که حداقل ده سال در زمینة کارآفرینی سابقة اجرایی داشته و در این زمینه، تألیف علمی در قالب کتاب و مقاله دارند- الگوی نهایی از طریق تحلیل محتوای مصاحبهها تدوین شد. نتایج نشان می دهد الگوی دانشگاه کارآفرین از منظر کارآفرینی سازمانی، شامل مؤلفههای کیفیت دانشآموختگان، انتشار یافتههای علمی، جذب منابع مالی، قراردادهای پژوهشی، ثبت اختراع، ایجاد کسبوکارهای زایشی، ایجاد پارک علموفناوری، فرهنگ سازمانی کارآفرینانه، ساختار سازمانی منعطف، رویکرد کارآفرینانة استادان، مدیریت کلان، محتوای دروس و ویژگیهای دانشجویان میشود.
نویسندگان: علی حاجی زاده ؛ محمدرضا زالی؛ عفت بیگ پور
چکیده
با توجه به پیشینة تحقیق، دو عامل مؤثر بر فرایند تشخیص فرصت یعنی دانش پیشین کارآفرین و ویژگیهای شناختی شناسایی شدند. سپس برای بررسی تأثیر دانش پیشین بر تشخیص فرصت همراه با نقش میانجیگری ویژگیهای شناختی در قالب دو مفهوم هوشیاری کارآفرینانه و یادگیری کارآفرینانه مدل مفهومی تحقیق تدوین و فرضیههای هفتگانه تعیین شدند. در این مطالعه که از نوع توصیفی- همبستگی است، نمونهگیری بهصورت تصادفی ساده انجام گرفته است و حجم نمونه براساس فرمول کوکران تعیین شد، که سرانجام 67 نفر مطالعه شدند. گردآوری دادههای کمی پژوهش نیز از طریق توزیع پرسشنامه در میان کارآفرینان صنعت نانوتکنولوژی استان تهرانصورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها و بررسی فرضیهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد که به این منظور نرمافزار آماری Smart PLS بهکار گرفته شد. درنهایت، یافتهها نشان از تأیید تمام فرضیههای پژوهش داشت، بهطوریکه تأثیر مثبت دانش پیشین بر تشخیص فرصت، هوشیاری کارآفرینانه و یادگیری کارآفرینانه تأیید شده است و همچنین تأثیر مثبت هوشیاری کارآفرینانه و یادگیری کارآفرینانه بر تشخیص فرصت نیز تأیید شدند. در ضمن، نقش میانجی هوشیاری و یادگیری کارآفرینانه در رابطة دانش پیشین و تشخیص فرصت تأیید شد.
نویسندگان: محمدشریف شریف زاده؛ غلامحسین عبدالله زاده ؛ ابوالقاسم عربیون
چکیده
این تحقیق کیفی با هدف آسیبشناسی اخلاقی فضای توسعة کسبوکار و کارآفرینی صورت گرفته است و به لحاظ هدف کاربردی است و با روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. برای گردآوری دادههای تحقیق از مصاحبة نیمهساختارمند استفاده شد. جامعة آماری تحقیق شامل کارآفرینان و مدیران کسبوکارهای فعال در استان گلستان است. از روش نمونهگیری هدفمند، 41 نفر از کارآفرینان گزینش و بررسی شدند. فرایند گردآوری اطلاعات تا سطح اشباع نظری و آستانة سودمندی اطلاعات قابل دسترس ادامه یافت. پس از پالایش کدهای اولیه (تلفیق کدهای همپوشان و مصداقی)، کدهای استخراجی در قالب الگویی چهاربعدی گروهبندی شد: 1. رفتارهای غیر اخلاقی در کارآفرینی و کسبوکار بهعنوان پدیدة مطالعهشده؛ 2. شرایط علی یا رخدادها، وقایع و اتفاقات منجرشده به بروز پدیدة رفتارهای غیر اخلاقی؛ 3. پیامدها شامل آثار و عوارض بروز پدیدة رفتارهای غیر اخلاقی؛ 4. واکنش: راهکارهای پیشگیری یا کنترل پدیدة رفتارهای غیر اخلاقی.
نویسندگان: عباسعلی حاجی کریمی، ابوالحسن حسینی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تاثیر عوامل راهبردی زمینه ساز بـر مـدیریت اسـتعداد انجـام شـده است. بدین منظور پرسشنامه ای در قالب نظرسنجی برای سنجش تاثیر این عوامل بر مـدیریت اسـتعداد طراحی شده و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابـزار انـدازه گیـری توسـط تحلیـل عـاملی اکتشـافی و تاییدی، در میان نمونه ای متشکل از 174 نفر از مدیران کل 10 وزارتخانه توزیع گردید. ایـن تحقیـق را می توان از جنبه های مختلف تحقیق جدید و نو دانست چراکه بحث مدیریت استعداد بحثی جدید اسـت و بررسی عوامل راهبردی زمینه ساز تحقق آن در سـازمانها در کمتـر تحقیقـی دیـده شـده اسـت. روش تحقیق حاضر، پیمایشی– همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر تحلیل عاملی در نظرگرفته شده اسـت. در این مقاله نویسنده با بررسی عوامل راهبردی تاثیرگذار بر مدیریت اسـتعداد در سـازمانهای دولتـی بـه دنبال تعیین و بررسی میزان اهمیت آن در سازمانها می باشد. محقـق در ایـن مقالـه بـا بررسـی و مـرور ادبیات مختلف در خصوص مدیریت استعداد 5 عامل را بعنوان عوامـل راهبـردی تاثیرگـذار بـر مـدیریت استعداد در نظرگرفته است. با توجه به اینکه در ادبیات فعلی دنیا به بحث مدیریت استعداد در سـازمانهای دولتی توجهی نشده است لذا محقق مدیریت استعداد با رویکرد مربوط به سازمانهای دولتـی مـورد توجـه قرار داده است. نتایج بدست آمده نیز به نقش غیرقابل انکار فرهنـگ سـازمانی، مـدیریت منـابع انسـانی راهبردی و قوانین و مقررات دولتی اشاره داشته است.