1- ایجاد فرهنگ یا فضای روانی در سازمان که کارکنان گرفتار پریشانیروانی ناشی از محیط کار و عوامل درون سازمانی نشوند;
2- پیشگیری از پیدایش دشواریهای ناشی از اختلالهای رفتاری وپریشانی روانی بعضی از کارکنان سازمان و به کارگیری توصیههایمتخصصان، تشخیص و درمان بیماریهای روانی در محیط کار;
3- کمک به روانشناس، روانپزشک و پزشک مشاور سازمان در زمینهتشخیص، درمان و پیشگیری از ناراحتیهای روانی و جسمی;
4- کمک به روانشناس، روانپزشک و پزشک مشاور سازمان در زمینهبازتوانی یا آموزش کارکنان به منظور کسب مهارتهای شغلی و جابجایییا واگذاری وظایف مناسب با خلق و خو و روحیه آن دسته از کارکنانی کهبه نحوی دچار مشکل میباشند با رعایت حقوق فردی و اجتماعی آنان درداخل سازمان;
5- کمک به روانشناس، روانپزشک و پزشک مشاور برای شناسایی عواملبیماریزا و درک ماهیت همه عواملی که در ایجاد پریشانی و اختلال نقشموثر دارند;
6- کمک به روانشناس، روانپزشک و پزشک مشاور برای پیشگیری ازدشواریهای که برای کارکنان بیمار در سازمان پیش میآید یا برعکس،پیشگیری از مشکلاتی که کارکنان پریشان برای همکاران خود ایجادمیکنند;
7- کمک به روانشناس، روانپزشک و پزشک مشاور در جهت بازگشتبیمار روانی و تشخیص و بازشناسی آن دسته از عوامل سازمانی که دربازگشت اختلالات بیمار موثر هستند;
کمک به روانشناس، روانپزشک و پزشک مشاور در زمینه آشناسازیکارکنان سازمان با مفاهیم اساسی بیماری و سلامت روانی و تغییر نگرشمنفی کارکنان نسبت به بیماران روانی شاغل در سازمان و آشنا کردن آنانبه شیوههای انسانی و موثر برخورد بیماران چه در سازمان چه خارج ازسازمان( ساعتچی، 1374 ، 110 ).- ۰منتظر نظرات شماهستم
- ۱۵ آبان ۸۵ ، ۱۴:۳۸