مشاور مدیریت و برنامه ریزی آموزش سازمانی

ما با کمک همدیگر بهترین راه حل های ممکن برای بهبود آموزشی را خواهیم یافت.

مشاور مدیریت و برنامه ریزی آموزش سازمانی

ما با کمک همدیگر بهترین راه حل های ممکن برای بهبود آموزشی را خواهیم یافت.

اسلایدر

مشاور مدیریت و برنامه ریزی آموزش سازمانی

برای موفقیت و ایجاد تحول در فرآیندهای آموزشی سازمان خود، مشورت با مشاوران خبره را در دستور کار خود قرار دهید.

تماس با ما >
مبلغ مورد نظر: تومان
پرداخت کننده :
ايميل پرداخت کننده :
موبایل پرداخت کننده :

پشتیبانی

تقویم شمسی

ابزار نظر سنجی

موضوعات
filesell

۱۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

نویسندگان

زهرا محمدزاده؛ حسین رحمان سرشت؛ سید علی کوشازاده

 

چکیده

هدف اصلی این پژوهش، شناسایی اثر دو بعد شناختی و عاطفی اعتماد به رهبر بر سطح هویت سازمانی اعضا از راه نقش متغیر میانجی اعتماد به سازمان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. بدین منظور، برای جمع آوری داده‌ها از جامعه 305 نفری معلمان مدارس مقطع راهنمایی شهرستان چناران استان خراسان رضوی با استفاده از فرمول کوکران و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه‌ای، 105 نفر از این معلمین با ابزار پرسشنامه‌ برای سنجش متغیرهای مدنظر مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل داده‌ها به روش مدل‌یابی معادلات ساختاری مبتنی بر تحلیل مسیر و با نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو بعد اعتماد عاطفی و شناختی معلمان به مدیران مدرسه بر اعتماد کلی (مشتمل بر سه بعد اعتماد درستکارانه، وابستگی و متعهدانه) به مدرسه مؤثر است و از میان این دو متغیر پیش بین، متغیر اعتماد عاطفی به مدیر، قدرت پیش بینی کنندگی بیش­تری برای اعتماد به مدرسه دارد. هم­چنین، مشخص شد که در رابطه بین متغیرهای اعتماد شناختی و عاطفی معلمین به مدیران مدارس با متغیر هویت سازمانی، اعتماد کلّی به مدرسه می‌تواند متغیر واسطه معتبری بشمار رود.

دریافت اصل مقاله

  • هادی رمضانیان فهندری

نویسندگان

امیررضا کنجکاو منفرد ؛ سعید اردکانی

 

چکیده

در تغییرات سریع امروزی سازمان­هایی موفق خواهند بود که بتوانند خود را با این تغییرات انطباق داده و از قدرت نوآوری لازم برخوردار باشند. در دانشگاه­ها و نهادهای آموزش عالی نیز نوآوری و خلاقیت از اهمیت والایی برخوردار است. بنابراین، جهت تحقق این هدف، این نهادها باید در زمینه اشاعه، نشر دانش و انتقال آن به جامعه و نسل­های جوان بیش از پیش تلاش و کوشش کنند. با توجه به اهمیت نوآوری در نهادهای آموزش عالی این پژوهش تلاش دارد تا اثر ابعاد مدیریت دانش را بر نوآوری مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور، ادبیات و پیشینه پژوهش مورد بازبینی قرار گرفته و پس از مصاحبه با خبرگان، ابعاد فرایندی و زیرساختی مدیریت دانش شناسایی و ضمن ارزیابی ابعاد فوق در دانشگاه یزد اثر هر یک از آنها بر نوآوری فنی و اجرایی بررسی شد. این پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نوع کاربردی می­باشد. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد می­باشند. نمونه‌گیری در این پژوهش با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انجام گرفته است. نتایج آزمون فرضیه­های پژوهش نشان داد که بین تمامی ابعاد زیرساختی (فناوری، ساختار و فرهنگ) و فرایندی مدیریت دانش (خلق دانش، تسخیر دانش، ذخیره دانش و ...) با نوآوری (فنی و اجرایی)‌ رابطه معنی­داری وجود داد. علاوه بر این نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین ابعاد فوق، فرهنگ و فناوری بیش­ترین تاثیر را بر توسعه نوآوری دارند. این درحالی است که وضعیت ابعاد مذکور در دانشگاه یزد نامطلوب می­باشد

دانلود اصل مقاله

  • هادی رمضانیان فهندری

نویسندگان

مهرداد گودرزوند چگینی؛ اعظم نویان اشرف ؛ فرداد علوی صائب

 

چکیده

هدف از این پژوهش، تبیین عوامل موثر بر بیگانگی از کار در بین مدرسین دانشکده و آموزشکده­های فنی حرفه­ای است که، به کاهش شکاف مطالعاتی ایجاد شده کمک کند. در این پژوهش نوع روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی از نوع علی است. به دلیل فقدان یک ساختار جامع برای درک بیگانگی از کار، عوامل متعددی همچون ویژگی­های ساختاری تمرکز و رسمیت، ویژگی­های کاری استقلال، تنوع شغلی، جو چالش و خلاقیت، معنادار بودن کار، خود بیانگری یا اظهار وجود، کیفیت روابط کاری و درک عدالت با ابعاد رویه­ای و توزیعی به عنوان عوامل تبیین کننده­ی بیگانگی از کار با استفاده از مدل­سازی معادلات ساختاری مورد پژوهش قرار گرفته­اند. ابزار جمع­آوری داده­ها، پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش، مدرسین دانشکده و آموزشکده­های فنی­حرفه­ای استان گیلان با مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا 492  نفر است که 436 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده­اند. برای جمع آوری داده­ها جهت آزمون فرضیات، از پرسشنامه­ای استفاده شده که توسط نیر و وهرا (2010)، برای سنجش این متغیرها تدوین شده است. برای تحلیل داده­ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می­دهد که بیگانگی از کار در بین این نمونه وجود دارد، اما میانگین میزان بیگانگی از کار، کمتر از میانگین مورد انتظار است و مهم­ترین و مؤثرترین عوامل پیش بینی کننده­ی بیگانگی از کار در این نمونه به ترتیب عدم درک معنای کار و پس از آن عدم قابلیت کار برای خود بیانگری یا اظهار وجود، مناسب نبودن جو چالش و خلاقیت در محیط کار، کیفیت پایین روابط کاری و ویژگی ساختاری تمرکز در سازمان است.

دانلود اصل مقاله

  • هادی رمضانیان فهندری

نویسندگان

  رهنما اکبر, میرزامحمدی محمدحسن, بیجنوند فرامرز

 

چکیده

هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه تفکر انتقادی با تولید علم اعضای هیات علمی دانشگاه شاهد بوده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی بود. ابزار گردآوری داده ها، شامل آزمون استاندارد تفکر انتقادی واتسون- گلیزر و همچنین پرسش نامه محقق ساخته تولید علم بود. جامعه پژوهش مورد نظر شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه شاهد بود. پژوهش به روش سرشماری صورت گرفته و کل جامعه از طریق دو پرسش نامه مورد پژوهش قرار گرفتند. با توجه به عدم همکاری تعدادی از اعضای هیات علمی و همچنین ناقص بودن تعدادی از پرسش نامه های جمع آوری شده، درنهایت، داده های گردآوری شده از 197 نفر، مورد تحلیل قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی، شامل «میانگین و انحراف استاندارد» و نیز استنباطی، شامل «ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی گروه های مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه بین آزمودنی و آزمون تعقیبی توکی، آزمون تی تک نمونه ای و رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام»، استفاده شد. یافته های پژوهش، بیانگر وجود رابطه مستقیم (مثبت) و معنادار بین میزان تفکر انتقادی اعضای هیات علمی دانشگاه شاهد با میزان تولید علم ایشان است. میزان مهارت های تفکر انتقادی اعضای هیات علمی دانشگاه شاهد در حد بالا و میزان تولید علم ایشان در حد متوسط بوده است. نتایج، بیانگر عدم وجود تفاوت معنادار بین میزان تفکر انتقادی و همچنین میزان تولید علم اعضای هیات علمی زن و مرد دانشگاه شاهد بوده است. 19.5 درصد از واریانس متغیر «تولید علم» از طریق مولفه «توانایی بررسی پیش فرض ها» و 21.9 درصد از واریانس متغیر «تولید علم» از طریق دو مولفه «توانایی بررسی پیش فرض ها» و «توانایی استنتاج» قابل تبیین است.

 دریافت اصل مقاله

  • هادی رمضانیان فهندری

نویسندگان

  حبیبی حمداله,  پرداخت چی محمدحسن, ابوالقاسمی محمود, قهرمانی محمد

 

چکیده

جو و فرهنگ مدرسه، زیربنای روان شناسی- اجتماعی را برای فرایندهای یاددهی- یادگیری مدرسه فراهم می کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه جو یادگیری محور مدرسه و اثربخشی مدرسه است. جو یادگیری محور، اصطلاحی است که محقق، پس از استخراج عواملی که بر اثربخشی مدرسه تاثیردارند، به دست داده است. روش تحقیق از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری نیز شامل کلیه دبیران، مدیران و معاونان مدارس متوسطه نظری دولتی شهر تهران با تعداد بالغ بر 13 هزار نفر است. 400 نفر از جامعه آماری به شیوه خوشه ای از مناطق آموزشی 3، 6، 7، 11، 12 و 16 انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه و پرسش نامه های محقق ساخته استفاده شد. با مطالعه مبانی نظری و پیشینه تحقیق و ارائه آنها به افراد متخصص برای اظهار نظر، چهار عامل برای جو یادگیری محور، استخراج شد که شامل انتظارهای سطح بالا، نگرش، انگیزش و محیط یادگیری است. مبنای اصلی پرسش نامه اثربخشی مدرسه، پرسش نامه تدوین شده به کمک مدل پارسونز است که با کمی تغییر در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت، این پرسش نامه شامل چهار مولفه، انطباق، تحقق اهداف، انسجام و تداوم است. پرسش نامه جو یادگیری محور با پایایی (0.94) و پرسش نامه اثربخشی مدرسه با پایایی (0.95) برای گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. در راستای پاسخگویی به فرضیه های تحقیق، رابطه میان جو یادگیری محور و میزان اثربخشی مدرسه با کمک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون، بررسی شد. نتایج نشان دادند که رابطه میان جو یادگیری محور و اثربخشی مدرسه معنی دار است و درنهایت، مدلی برای تبیین رابطه دو متغیر ارائه شد. 

دریافت اصل مقاله

  • هادی رمضانیان فهندری

نویسندگان

علوی اعلا سیدمرتضی

 

 چکیده: 

هدف پژوهش حاضر مقایسه تربیتی خانواده های سنتی و مدرن در پیشرفت تحصیلی فرزندان آن ها است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه ها و دانش آموزان یک منطقه آموزش و پرورش شرق تهران بود که تعداد آن ها 666 نفر بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه محقق ساخته با تعداد 41 پرسش استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک های تربیتی می توانند پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بین متغیرهای سبک های تربیتی (سنتی، مدرن، ترکیبی) و پیشرفت تحصیلی همبستگی معنی داری وجود دارد. در عین حال، از بین این سه متغیر تنها بین سبک تربیتی مدرن و پیشرفت تحصیلی همبستگی معنی دار به دست آمد .(P<0.05) وظیفه فراگیران دانش در نظام تربیتی خانواده های سنتی که مقاومت در برابر هرگونه تغییرات و حفظ رفتار گذشتگان و پیشینیان می نمایند و به نوعی محدودیت برای فرزندان خود ایجاد نموده که نتیجه آن فقط حفظ مطالب و ذخیره سازی الفاظ، اطلاعات و آموخته ها است. در حالی که در نظام تربیتی خانواده های مدرن فراگیران دانش با به کارگیری سیستم های جدید آموزشی و دور از هرگونه محدودیت نسبت به موارد آموزشی و شرکت در کلاس های فوق برنامه به فعالیت می پردازند که همراه با مدیریت اطلاعات و اکتشاف می باشد.

دریافت اصل مقاله

  • هادی رمضانیان فهندری

نویسندگان

صادق صالحی ؛  زهرا پازُکی نژاد

 

چکیده

نهاد آموزش عالی نهادی است که انتظار می رود با ارایه آموزش های مناسب، آگاهی لازم برای تغییر نگرش و رفتار دانشجویان جهت حمایت از محیط زیست را فراهم نماید. از آنجا که هرگونه برنامه‌ریزی صحیح و ارایه آموزش‌های مفید، نیازمند شناخت و آگاهی از وضع موجود است، این پژوهش به ارزیابی سطح دانش زیست محیطی دانشجویان و رابطه آن با عوامل اجتماعی پرداخته است. در این پیمایش 415 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری طبقه ای از 7 دانشگاه دولتی استان مازندران انتخاب شده‌اند. این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و نیز با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه انجام پذیرفت. داده‌های حاصله با استفاده از نرم افزار آماری SPSS استخراج و پردازش شد. یافته‌های توصیفی تحقیق نشان می‌دهد که سطح دانش زیست محیطی دانشجویان نسبتاً بالا است، ولی میزان این دانش بر حسب نوع دانشکده متفاوت است. به طوری که دانشجویان دانشکده های علوم مهندسی، علوم پزشکی و منابع طبیعی از رتبه‌های بالاتری در زمینه دانش زیست محیطی برخوردارند. هم چنین، نتایج تحقیق نشان داد که سطح دانش زیست محیطی برحسب جنسیت نیز متفاوت بوده و دانشجویان پسر بیش از دانشجویان دختر از دانش زیست محیطی برخوردارند. علاوه براین، یافته‌های تحلیلی تحقیق نشان می‌دهد که بین طرز تلقی خانواده از محیط زیست، منابع اطلاعاتی(تلویزیون) و پایگاه اجتماعی و اقتصادی دانشجویان ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد.

 

دریافت اصل مقاله

  • هادی رمضانیان فهندری

نویسندگان

سلمان دارابی؛ محمدرضا نیستانی

 

چکیده

آموزش و پرورش نقش اساسی در توسعه پایدار دارد که یکی از ابعاد توسعه پایدار برنامه‌ریزی استراتژیک است. در نتیجه توجه آموزش و پرورش به برنامه‌ریزی استراتژیک، توجه به توسعه پایدار را نشان می‌دهد. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی مقایسه­ای میزان کاربست مؤلفه­های برنامه‌ریزی استراتژیک در "توسعه پایدار" شهرهای اصفهان و کرمانشاه بوده است. روش پژوهش توصیفی _ پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را 1111 نفر تشکیل دادند که از این تعداد، 742 نفر از شهر اصفهان و 369 نفر مربوط به شهر کرمانشاه بوده است. حجم نمونه آماری پژوهش با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 285 نفر برآورد گردید که از روش نمونه­گیری طبقه­ای متناسب با حجم نمونه انتخاب شده­اند. به منظور گردآوری داده­ها از پرسش­نامه محقق ساخته استفاده شده که پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و در وضعیت موجود(94/0) و­ در وضعیت مطلوب(91/0) درصد برآورد گردیده است. تجزیه و تحلیل داده­های پرسشنامه در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم­افزار spss انجام پذیرفته است. همچنین از نرم‌افزار ایموس در مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته­های پژوهش نشان داد که از دید مدیران، معاونین و کارشناسان ستادی آموزش و پرورش میزان کاربست مؤلفه­های برنامه‌ریزی استراتژیک در وضعیت موجود پایین‌تر از حد متوسط است، ولی در وضعیت مطلوب بالاتر از حد متوسط می‌باشد.

 

دریافت اصل مقاله

  • هادی رمضانیان فهندری

نویسندگان

عیسی ثمری ؛ محمد یمنی دوزی سرخابی؛ ابراهیم صالحی عمران؛ غلامرضا گرائی نژاد

 

چکیده

تغییر و تحول در سیستم پویای دانشگاه و توسعه متعادل و نظام مند آن، نیازمند تفکر و عمل برنامه‌ریزی و مدیریت و سازگاری با محیط درون سازمانی و محیط بیرونی دانشگاه به منظور پاسخ‌گویی به نیازهای جامعه در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. از دیدگاه های مختلفی می‌توان به بحث در مورد «توسعه دانشگاهی» وآموزش عالی پرداخت. بدین جهت، بررسی و شناخت عوامل تأثیر گذار در فرآیند توسعه دانشگاهی می‌تواند نمایی از این تبیین ها را ترسیم نماید. با این هدف، این تحقیق با روش کیفی از نوع اکتشافی و گروه کانونی صورت گرفته است. نمونه تحقیق را 16 نفر از خبرگان کلیدی(7 نفر) و رؤسای دانشگاهی(9 نفر)تشکیل می‌دهندکه دارای تجربه مدیریتی و مطالعاتی در این حوزه داشته‌اند. داده‌های کیفی از طریق مصاحبه‌های عمیق و اکتشافی و یک گروه کانونی بدست آمد و با بهره گیری از کد گذاری باز و محوری براساس رویکرد نظریه داده بنیاد و روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل گردید. طبق یافته‌های بدست آمده از این مطالعه، مقوله ها و عوامل اصلی و فرعی مؤثر در توسعه دانشگاه‌های دولتی در کشور از نگاه مشارکت کنندگان در مصاحبه‌ها تشخیص و طبقه بندی گردیدکه شامل؛ 7عامل درون دانشگاهی، 3 عامل محیط محلی و منطقه‌ای، 4 عامل محیط سطح ملی و کلان، 2عامل محیط بین المللی و همچنین 4 عامل زمینه‌‌ای و زیر ساختی(تسهیل گر) می‌باشد. از نظر میزان اهمیت از نگاه مشارکت کنندگان عامل‌های؛ ملاحظات سیاسی محیط محلی و منطقه، پاسخ‌گویی به نیازها وتقاضای جامعه، ملاحظات دولت، فرآیند تصمیم گیری در توسعه دانشگاه، تعامل برنامه‌های کلان آموزش عالی و سیستم‌های اقتصادی- اجتماعی، مدیریت و رهبری، اعتبارات و منابع مالی دولتی و استقلال دانشگاهی از جمله عامل‌هایی هستند که دارای بیشترین بسامد بوده و از اهمیت بیشتری نسبت به سایر عوامل در توسعه دانشگاهی برخوردارند.

 

دریافت اصل مقاله

  • هادی رمضانیان فهندری

نویسندگان

سید حیدر میرفخرالدینی؛ رضا ابراهیم زاده پزشکی ؛ نگار جلیلیان

 

چکیده

زمینه: امروزه مشتری‌مداری و رضایت مشتری نه به عنوان یک استراتژی بلکه به شکل یک قانون درآمده است به طوری که عدم رعایت آن سبب حذف سازمان از صحنه‌ی رقابت خواهد شد. در کسب و کار نوین ایجاد و مدیریت ارتباط با مشتری شاه بیت غزل رقابت در این کارزار می‌باشد. به کارگیری این مفهوم در آموزش عالی به عنوان مهد پرورش نیروی انسانی متخصص، منجر به ایجاد مفهومی نو به نام مدیریت ارتباط با دانشجو می‌شود.

هدف: این پژوهش با به کارگیری مدلسازی ساختاری تفسیری در کنار مدلسازی معادلات ساختاری ضمن ارائه چارچوب نوین در طراحی مدل‌، به ترسیم نقشه‌ای جامع در جهت پیاده‌سازی سیستم مدیریت ارتباط با دانشجو پرداخته است.

روش: این پژوهش از نوع توصیفی و کاربردی است، و با روش پیمایش تک مقطعی و میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان کارشناسی بالاتر از ترم سوم دانشگاه یزد، تشکیل می‌دهند. که بر اساس حجم نمونه محاسبه شده، 149 نفر به صورت تصادفی انتخاب و مورد پیمایش قرار گرفتند. به منظور بسط مفهوم مدیریت ارتباط با دانشجو پرسشنامه تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ بررسی و استاندارد گردید. سپس با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری مدل جامعی از سطوح و ارتباط بین ابعاد مدیریت ارتباط با دانشجو در جهت پیاده‌سازی آن ترسیم شد که به منظور تأیید آماری و  اعتبار سنجی آن، از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است.

یافته‌ها: یافته‌های تحقیق شش  بُعد نیازشناسی، کارکنان، راهبردی، رویه‌ها و ضوابط، زیرساخت‌های فناورانه و فرآیند را به عنوان ابعاد مفهوم مدیریت ارتباط با دانشجو معرفی می‌کند که از طریق 36 شاخص، امکان ارزیابی و پیاده‌سازی این مفهوم را محقق می‌نماید. از سوی دیگر مدل اولیه‌ی تحقیق با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری در پنج سطح ترسیم شد و صحت آن از طریق مدل‌یابی معادلات ساختاری تأیید گشت.

نتیجه‌گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است رؤسای دانشگاهی به منظور پیاده‌‌سازی مفهوم مورد مطالعه، ابتدا بایستی به آماده‌سازی مؤلفه‌های مرتبط با ابعاد  "نیازشناسی" و "راهبرد" که زیربنای مدل پیاده‌سازی سیستم مدیریت ارتباط با دانشجو می‌باشند توجه کنند. همچنین به کارگیری مدلسازی ساختاری تفسیری در کنار مدلسازی معادلات ساختاری می‌تواند چارچوب نوینی را در ساخت مدل‌ تبیین ‌کند.

 

دریافت اصل مقاله
  • هادی رمضانیان فهندری
  • کد نمایش افراد آنلاین
  • تصویر ثابت

    Code Center