تعاریف استرس
۱- استرس: هر نوع فشار فیزیکی، عصبی، روحی است که یک شخص تحمل میکند
۲- استرس نیرویی است که تنش و تغییر شکلی در چیزی یا شخصی که این نیرو بر آن وارد میشود، ایجاد میکند در این معنا، صحبت ازتأثیر هر عامل یا محرک بروی مانند عوامل جسمانی مثلصدا، حرارت، سرما یا عوامل روانشناختی مانند غذا، از دست داده کار وجز آن است.
3- فشار روانی و عصبی یا استرس به حالتی اطلاق میشود که شخص به سبب عوامل داخلی یا خارجی کنترل عادی خود را نسبت به هیجانها از دست بدهد و یا تغییری در آن پدید آید. (علوی، 1371،228)
4- استرس به موقعیت درونی فرد اطلاق میگردد که تهدیدی را نسبت به وضعیت جسمی و یا آرامش روانی خود احساس کرده باشد و یا استرس یک واکنش فیزیولوژیکی و روانی است که در هنگام احساس عدم توازن میان سطح تقاضاهایی که از افراد میشود و توانایی و ظرفیت آنان را برآورده ساختن این تقاضاها رویمیدهد (علوی. ، 1371،229).
5- استرس پاسخی است که بدن در برابر خواستهایی که بر آن وارد میشوند، نشان میدهد که این پاسخ، پاسخی غیراختصاصی است به این معنا که عامل استرسزا هرچه باشد (بیرونی یا درونی)، و فرد در معرض استرس نیز هر که باشد بدن انسان در واکنشی که نشان میدهد همواره از الگوی عام و یکسان و معینی پیروی میکند به عبارتی دیگر، هر گاه عاملی موجب شود که بدن دچار تنش شود و ثبات و تعادلش را از دست بدهد بطور خود به خود پاسخ(واکنشهایی) نشان میدهد تا تعادل از دست رفته را بازگرداند. و به حالت پیشین و همیشگی خود برسد (هاسن سلیه ،1956 )
6- استرس مجموع واکنشهای جسمانی،روانی، ذهنی و رفتاری است که ارگانیسم انسان در برابر محرکهای (عاملها) درونی یا بیرونی بر هم زنندة ثبات و تعادل طبیعی و درونی بدن نشان میدهد (بهزاد، 1371)
- ۸۵/۰۸/۱۵