توسعه یادگیری های سازمانی از طریق آموزش های شبکهایWBT
چهارشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۸۹، ۰۱:۴۵ ب.ظ
مقدمه
تغییر و تحولات سریع، ویژگی مهم قرن حاضر محسوب میشود. تلاش برای رفع چالش های دانشی سازمان جهت پاسخگویی مؤثر به نیازهای بازار و تأمین نظر مشتریان از مهمترین راهبردهایی است که موجب گردیده تا سیاست گذاران و مدیران آموزش، با بازنگری در شیوههای نیازسنجی، برنامه ریزی، انتقال دانش و ارزیابی مستمر فرایندها، در صدد طرح ریزی نظام آموزشی باشند که از قابلیت هایی چون انعطاف پذیری و دردسترس بودن برخوردار بوده و همه سطوح سازمان را تحت پوشش قرار دهد.
تحقق ویژگی های برشمرده مستلزم یادگیرندگی سازمان است و مهمترین مؤلفه برای این کار، تمرکز بر آموزش های شبکه ای(WBT) است. پیشرفت های چشمگیر فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب گردیده تا از آموزش های شبکه ای به عنوان ابزاری برای کمک به آموزش و توسعه آموزش های سازمانی نام برده شود و معمولاً در قالب های CBT ،ML وOL ، در عرصه آموزش و ارایه خدمات آموزشی مورد استفاده قرار می گیرد. این گونه از آموزش ها برای سازمان هایی که از پراکندگی جغرافیایی برخوردار می باشند،بهترین گزینه اجرایی بوده و به عنوان ابزاری برتر،راه دشوار آموزش را نزدیک،هزینه های گران آن را ارزان، منابع دست نیافتنی را دست یافتنی و مدیریت دانش را به چالشی سودمند فرا می خواند. علاوه بر این با بهره برداری از دانش سطوح مختلف سازمان، از امکان بایگانی شدن تجارب قدیمی جلوگیری نموده و به روزآمد کردن آن نیزکمک می نماید. [1]
با توجه به اهمیت عنصر دانایی در برنامه های توسعه ملی، آموزش های شبکه ای به عنوان گزینهای مناسب برای تقویت بنیان دانشی و نیز توسعه موزون آموزش های سازمانی میتواند مورد توجه قرار گیرد. ولی به دلیل روشن نبودن مفاهیم اساسی و وجود رویکردهای متفاوت به این موضوع و نیز فراهم نبودن سازوکارهای لازم، اجرای مؤثر این مهم تا کنون میسر نگردیده است که بر این اساس بررسی ابعاد گوناگون آن ضروری به نظر می رسد.
مؤلف این مقاله با بهره گیری از تجربیات خویش در صنعت، با تمرکز بر وجوه مختلف آموزش الکترونیکی به بررسی ابعاد مختلف آموزش های شبکه ای و نحوه استقرار آن در سازمان خواهد پرداخت. براین اساس مفهوم یادگیری الکترونیکی وآموزش های تحت شبکه در بخش اول مقاله تبیین خواهد گردید.در بخش دوم، مؤلفه ها و ویژگی های آموزش های مذکور مورد بحث قرار گرفته و ساختار و عناصر تشکیل دهنده آن و نقش مربی در این گونه آموزش ها تبیین خواهد شد.در بخش سوم، فرایند تطبیق آموزش های سنتی با آموزش های شبکه ای بررسی خواهد گردید.در ادامه، فرصت ها و چالش های ایجاد شده مورد کنکاش قرار گرفته ودر انتها نیز با جمع بندی مباحث طرح شده، پیشنهاد هایی برای مدیریت بهتر این گونه آموزش ها ارایه خواهد شد.
یادگیری الکترونیکی
درباره یادگیری الکترونیکی، تعاریف و اظهار نظرهای متعددی ارائه گردیده که نمونهای از آنها به قرار زیر می باشد: «جی کراس »،استفاده از فناوری اطلاعات را مبنای یادگیری الکترونیکی تعریف می نماید.[2] «فاسکو »، یادگیری الکترونیکی را شامل آموزش های مبتنی بر رایانه و «وب» می داند.[3] «کورتیس »، استفاده از فناوری اطلاعات برای مدیریت، طراحی، ارائه، انتخاب، تبادل، هدایت و راهبری، پشتیبانی و توسعه آموزش را یادگیری الکترونیک فرض می نماید. [4] به زعم «گاروین »،یادگیری الکترونیکی مبتنی بر اینترنت است و شامل مبادله محتوی از طریق ساختارهای ارتباطی نوین، مدیریت یادگیری و اجتماع شبکه ای از یادگیرندگان، توسعهدهندگان محتوی و متخصصان می باشد. [4] در این مقاله قالب رایج یادگیری الکترونیکی، یعنی آموزش مبتنی شبکه مد نظر می باشد.
آموزش شبکه ای
آن طور که از واژه Web Based Training بر میآید، تمام فعالیتهای آموزشی که از طریق شبکه انجام شود، آموزش شبکه محور نامیده میشود.[5] امروزه، این گونه آموزش ها با دوباره سازی روشها و فرایندهای سنتی آموزش وابستگی مستقیم دارد. مثلاً بر خلاف گذشته، جنبه اصلی و مهم تدریس، یاددادن محتوی نیست، بلکه آموزش نحوه تفکر منطقی و روش علمی در حل مسایل است و از محتوی به عنوان ابزار مورد نیاز برای این فرایند استفاده میشود. واژه WBT، معرف یک مدل آموزشی است که در مواردی که از فناوری اینترنت و اینترانت در امر آموزش استفاده میشود به کار میرود و به همین دلیل تعداد زیادی از فرایندها، از جمله آموزش رایانه محور ، آموزش تحت شبکه ، کلاسهای مجازی ، و همکاریهای دیجیتالی ،را نیز شامل میشود.[6] «زیگرل »، آموزش تحت شبکه را نوعی نظام یادگیری برای فراگیر که از برنامههای ویدیویی، تمرینات یادگیری و سایر مواد کمک درسی تشکیل شده است و ممکن است تحت اینترنت یا اینترانت انجام شود تعریف می کند. [7] به اعتقاد «فیزلی »، هرگونه یادگیری که در محلی دور از مرکز آموزش و با کمک وسایل الکترونیکی صورت پذیرد، آموزش شبکه ای می باشد.[6] «خاویر گرف »،در این رابطه میگوید:آموزش شبکهای، بر خلاف آموزش سنتی، مقابل هم قرار دادن یک یا چند نفر نیست، بلکه استفاده از رسانه هاست. در نتیجه مثلث سنتی مدرس، فراگیر و تختهسیاه به هم میخورد.[8] مؤلف نیز برای آموزشهای شبکه محور،5 نشانه اصلی بر می شمرد:
1) امکان آموزش توسط اینترنت یا اینترانت مسیر میشود و می توان در هر زمان و مکان از فرصت آموزش و یادگیری برخوردار شد.
2) با فراهم آوردن تجربیات مختلف از جدیدترین اطلاعات همراه است.
3) قابلیت گردآوری مجموعهای از روشهای آموزشی نظیرکلاس مجازی، همکاری دیجیتالی، شبیهسازی را دارا می باشد.
4) فرایند «یادگیری با تلاش »را توسط فناوری های جدید بهتر پیادهسازی میکند.
5) قابلیت یکپارچه کردن و اتوماسیون فرایندهای اداری و مدیریتی از قبیل ثبت نام، پرداخت هزینه، نظارت بر فرایند آموزش، کنترل ارزشیابی و... را فراهم می آورد.
ضرورت توجه به آموزش شبکه ای
برای درک بهتر ضرورت تغییر در اهداف و استراتژی های آموزشی و لزوم توجه به آموزش های شبکه محور برای تحقق استراتژی های پیش بینی شده لازم است تا مبانی ایجاد تغییر در سازمان های دانش محور مورد توجه قرار گیرند. برخی از مهمترین مبانی یاد شده عبارتند از:
1) دانش کاملاً در حال رشد است
2) نیاز به آموزش در تمام دوران کاری احساس میگردد
3)حجم زیادی از اطلاعات و دانشها از طریق اینترنت قابل دسترسی است
4) نه تنها دانش، بلکه توانایی و خلاقیت در آموزش کاملاً مورد نیاز است
5) آموزش در صنایع، روز به روز بیشتر احساس می گردد
6) مدیریت دانش در سازمان امری حیاتی شده است
7) امکان ایجاد شکاف دیجیتالی وجود دارد.
نکته مهم در موارد برشمرده سرعت پیشرفت است. در عصر حاضر همه چیز آنقدر سریع رشد میکند که سازمان ها نیاز به ابزاری دارند که به آنها کمک کند تا خود را با این تغییرات وفق دهند. بر این اساس دلایل به هم پیوسته زیادی برای تحت فشار قرار دادن نظام های سنتی آموزش برای تغییر وجود دارد که ذیلاً به سه محور اصلی آن اشاره میشود:
1. نیاز به گسترش آموزش
افزایش روزافزون تقاضا برای آموزش از یک سو و محدودیت مالی و کالبدی از سوی دیگر، نظر کارشناسان را به اتخاذ راهکارهای نوین برای گسترش آموزش با امکانات کمتر جلب کرده است.
2. تغییر نیازهای آموزشی
مهمترین نیازهای جدید را به شرح زیر میتوان خلاصه کرد:
1) مهارت فراگیری به صورت مستقل
2) مهارت های اجتماعی(اصول اخلاقی، مسئولیتپذیری و.....)
3) مهارت های کار گروهی
4) توانائی تطبیق با تغییر شرایط
5) مهارت های فکری(حل مسأله، قابلیت نقد،تفکر منطقی و.....)
6) دانش دستیابی به اطلاعات (چگونگی دست یافتن به اطلاعات و پردازش آنها)
7) آموزش مستمر
3. تاثیر فناوریهای نوین بر آموزش و یادگیری
دلایل برتری فناوری های نو را به این شرح است:
1) حفظ کیفیت آموزش
2) عرضه مهارت های روز آمد فناوری اطلاعات به کارکنان (به نحوی که نیازهای شغلی آنها را تأمین کند)
3) گسترش دستیابی به آموزش و مهارتآموزی و افزایش قابلیت انعطاف
4) پاسخگویی به نیازهای فناوری
5) کاستن از هزینههای آموزشی
6) حفظ تاثیر گذاری نظام آموزشی بر عملکردهای سازمان [9]
رویکردهای نوین
دو رویکرد متفاوت برای استفاده از فناوری های آموزشی وجود دارد. رویکرد اول از فناوری به عنوان ابزار کمک آموزشی نام می برد.اما رویکرد دوم از آن برای یادگیری توزیعی بهره میجوید.از آنجا که استفاده از ابزارهای کمک آموزشی بیشتر به شیوه های سنتی آموزش مربوط میشود، در این مقاله به رویکرد دوم که نیاز سازمان های امروزی در استفاده از یادگیری توزیعی است پرداخته می شود.
برای ورود به بحث لازم است تا تعریفی از یادگیری توزیعی ارایه شود. مؤسسه فناوری های علمی دانشگاه کارولینای شمالی، یادگیری توزیعی را چنین تعریف کرده است: «محیط آموزشی توزیعی، رویکردی فراگیر محور دارد و در این محیط با استفاده از فناوری های مختلف، فرصتی برای انجام فعالیت ها با ایجاد تعامل میان مکان و زمان فراهم
می گردد» این رویکرد به نظام آموزش چنان قابلیت انعطافی مییخشد که میتواند نیازهای مختلف کارکنان را ضمن حفظ کیفیت بالا و کاهش هزینه مؤثر آموزش، پاسخگو باشد. امروزه بسیاری از سازمان ها در حال تحرک برای بازسازی زیرساخت ها، طراحی مجدد سیاست ها و ساماندهی ارتباطات بیرونی خود هستند تا بتوانند امتیازات رقابتی خود را در محیط شاهراه های اطلاعاتی حفظ نمایند.[10] به زعم مؤلف پارادایم جدیدی در نظام آموزش سازمان ها در حال شکلگیری است که دارای مشخصات زیر است:
پارادایم قدیم پارادایم جدید
جامعه صنعتی جامعه اطلاعاتی
فناوری حاشیهای (کم اهمیت) مرکز چند رسانهای
آموزش تک نوبتی آموزش مادام العمر
محتوای ثابت محتوای قابل انعطاف و باز
نهاد محوری آموزش محوری
متمرکز مشارکتی
محلی گرایی شبکه سازمانی
عوامل و عناصر مفهومی آموزش باتوجه به تحولات جدید خصوصاً تحولات تکنولوژیک تغییر یافته و برای گذر از آن نیاز به رویکردهای نوین بیش از گذشته احساس می شود. رویکرد توزیعی، امکان دستیابی به تمام موضوعات مورد نیاز را صرف نظر از محدوده و پراکندگی جغرافیایی سازمان فراهم می آورد. این رویکرد دارای ویژگیها زیر میباشد:
- تبیین گسترده مسؤولیت ها، رسالت ها و هدف ها
- مشخص کردن عوامل اصلی آموزش
- تشکیل کمیته های هماهنگی، فنی، اجرایی و علمی
- تعیین وظایف هر یک از واحدهای ذی ربط و درگیر
- نظارت عالی بر اجرای آموزشها و روز آمد کردن آن
این رویکرد با بهرهگیری از عناصر اطلاعات، راه آموزش را سریع تر و نتایج آن را عملیتر نموده و با اثر گذاری در چهار عنصر مهم مربی، فراگیر ، محتوی و محیط آموزش به بهبود و توسعه آموزش های سازمانی کمک می نماید.
مؤلفه های اصلی
تمرکز بر استقرار آموزش های شبکه ای بدون تدوین خط مشی و در نظر گرفتن مؤلفه های اصلی مانند قدم گذاشتن در راهی پرپیچ و خم در شبی تاریک است. شکل نوین آموزش های تحت شبکه و برداشته شدن مرزها و محدودیتهای آموزشی ضمن افزودن بر اشتیاق سازمان برای استفاده از این روش نوین، برنگرانیهای آن نیز می افزاید. ساختارهای مختلف سامانههای مدیریت فراگیری، اختلاف سلیقه در طراحی محتوی دروس، روش های متفاوت برای آزمون و ارزیابی و از همه مهم تر کاهش ارتباط فیزیکی بین مدرس و فراگیر، موجب می گردد که ضرورت مطالعهای دقیق و به دنبال آن سیاست گذاری آموزش های مجازی احساس گردد.علاوه بر این لازم است به حجم سرمایه گذاریو آمادگی سازمان برای استقرار این گونه از آموزش ها نیز توجه شود. بنابراین در تدوین خط مشی آموزشهای تحت شبکه شایسته است که این موارد مورد توجه قرار گیرند:
- تعیین اولویتها برحسب ضرورت آموزش های فنی، تخصصی، مدیریتی، عمومی و ...
- تعیین اولویت ها براساس طول دورهها (کوتاه مدت، میان مدت، بلندمدت)
- تعیین اولویتها براساس هزینه تمام شده دوره ها
- تعیین اولویت ها براساس دوره های آموزشی پرطرفدار و تقاضای سازمان
- تعیین اولویت ها براساس دوره های برخوردار از همکاری اساتید دانشگاه
ملاحظه میشود که تصمیمگیری در مورد دوره های آموزشی به عوامل مهمی بستگی دارد و برای این منظور لازم است ضمن مطالعه دقیق مؤلفه های زیر به تدوین خط مشی اقدام نمود.[11]
1. استانداردهای پشتیبانی از فراگیران
آموزش های شبکه ای نمیتوانند جایگزین کاملی برای مدرس باشند. بنابر این لازم است با تدوین استانداردهای مناسب راهکارهای لازم را برای پشتیبانی مدرسان در نظر گرفت. منظور از پشتیبانی عبارتست از هر نوع فعالیتی که بتواند در تضمین موفقیت آموزشهای مجازی مؤثر واقع شود. برخی از مهمترین عوامل مؤثر عبارتند از:
- استفاده از ابزارهای ارتباطی برخط برای مشاوره و هدایت دانشجویان
- استفاده از ابزارهای ارتباطی غیر بر خط برای مشاوره و هدایت دانشجویان
- ارایه تمرین، خود آزمایی و آزمونهای برخط
- تنظیم اوقات رفع اشکال از طریق جلسات حضوری و یا به کمک ابزارهای برخط
- مراقبت بر حضور مستمر فراگیران در فعالیتهای آموزشی و ارائه تذکر و راهنمایی [11]
همچنین تدوین یک آئین نامه آموزشی به منظور تعیین حدود هر یک از فعالیت های فوق، به پشتیبانی از اساتید برای اجرای دوره های آموزشی مورد نیاز کمک خواهد نمود.
2. استانداردهای کیفی محتوی الکترونیکی
دوره های مجازی معمولاً به صورت غیر برخط(Off Line) اجرا میشوند. بنابراین می بایست قادر باشند بدون نیاز به مدرس، محتوی آموزشی مورد نظر را به فراگیران منتقل نمایند. بر این اساس لازم است با در نظر گرفتن پهنای باند و پیش بینی سخت افزار مناسب، طراحی دروس به گونه ای صورت پذیرد که قابلیتهای زیر حاصل گردد:
- ارایه محتوی توسط سرور و دریافت آن از طرف فراگیر به سرعت و در مدت زمان قابل تحمل صورت پذیرد.
- در ساختار دروس، به عناصر کامل کننده محتوی(تمرین، مثال، خودآزمایی، کار گروهی و...) توجه شود.
- از رسانه های مختلف در جهت افزایش تعامل بین فراگیر و محتوای دروس استفاده گردد.
- با استفاده از عناصر مناسب گرافیکی بر جذابیت محتوی افزوده شود. [9]
3. برنامهریزی برای تامین منابع مالی
آخرین مؤلفه، توجه به تأمین منابع مالی برای پیاده سازی آموزش های مجازی و توسعه آن میباشد. سرمایهگذاری برای این امر شامل این موارد است:
- سخت افزار و تأمین پهنای باند اختصاصی برای ارسال محتوی
- نرم افزار لازم برای مدیریت آموزش مجازی (LMS)
- تولید دروس مجازی و مدیریت نگهداری آنها توسط سامانه مدیریت محتوا (CMS)
- هزینه جذب مدرسان متخصص برای تألیف دروس مجازی [12]
از دیگر چالش های مهم، پشتیبانی از پروژه های آموزش شبکه ای است.در این زمینه توجه به عوامل زیر ضروری است:
- امکان سنجی سازمان برای دوره های خاص یا پرطرفدار
- امکان سنجی مشارکت با واحدها یا گروه هایی که نیاز به آموزش نیروی انسانی خود دارند
- یافتن منابع مالی مرتبط با طرح های آموزشی، فناوری اطلاعات و توسعه نیروی انسانی
- توجه نمودن به دوره های آموزشی که به سرعت ثمردهی داشته و بتوانند هزینه های خود را تأمین نمایند. [14]
ساختار و سازماندهی
آموزشی ایدهآل است که براساس فهم و شناخت دقیق و صحیح از وظایف و ارزشهای اصلی سازمان، نیازهای استراتژیک آن و ماهیت تقاضای کارکنان برنامه ریزی شده باشد. این موارد می بایست در بازدههای یادگیری برنامهای که قرار است طراحی و اجرا شود پیش بینی گردند. بر این اساس، امکان تدوین چارچوبی جامع و فراگیر برای آموزش های شبکه ای وجود دارد. «پائول »،دو موضوع مهم را درباره سازماندهی نظام آموزش شبکه ای مطرح میکند: [12]
1) وجود ارتباط بین عملکردها و مدیریت نظام آموزش شبکه ای
آیا این دو کارکرد باید با هم همگرایی داشته باشند؟در این صورت ، میزان سهم هر کدام از آنها چقدر است؟سؤالات یاد شده به موصوع مهم تمرکز گرایی و تمرکز زدایی در آموزش اشاره می نماید. اگر چه ساختار نرمال به گونهای است که در آن وظایف هر دو بخش مجزا شدهاند و هر بخش به وسیله عوامل ذی ربط اجرا میشود، اما اصولاٌ کارکنان و نظامهای یادگیری الکترونیکی نیازمند حمایت،پشتیبانی و حفاظت ازجانب واحد مدیریت میباشند تا اهداف و استراتژی های پیش بینی شده قابل حصول باشد.
2) تمرکزگرایی در مقابل تمرکز زدایی
مدیران آموزش، برای جلوگیری از تکرار و دوبارهکاری، کسب اطمینان در مورد امنیت اجرا، به حداقل رساندن واگرایی رویکردها و فراهم کردن حمایت از فرایندها،نظامی متمرکز را ترجیح میدهند.در مقابل طراحان و برنامهریزان آموزشی، به دلیل احساس آزادی بیشتر در ابلاغ و نوآوری طرح ریزی ها، رویکرد غیر متمرکز را ترجیح میدهند.از نقطه نظر سیاسی، تمایل عمیق برای درک نیازها و ارزش های علمی بدست آمده در رویکرد غیر متمرکز بر رویکرد متمرکز برتری دارد.در حقیقت این موضوع که چنین نظام های آموزشی چگونه سازمان یافتهاند و یا به یکدیگر متصل شدهاند از اهمیت برخوردار نیست. چرا که اهداف و ارزشهای کلی سازمان است که تعیین کننده رفتار و نگرشهای کارکنان است و نیازها، مسؤولیتها و وظایف کارکنان بر مبنای آن تعیین خواهد شد.در حوزه یادگیری الکترونیکی، تضاد و برخورد اولویتها و رویکردها به سرعت مطرح شده و به همین دلیل باید نقشها، مسؤولیتها، فرایندها و سیاستها در عبارتهای روشن و واضحی بیان شوند تا در فرایند آموزش بین «نظارت/ تمرکزگرایی» و «آزادی/ تمرکززدایی» تعادل برقرار شود.
عناصر تشکیل دهنده آموزش های شبکه ای
1. طراحی و تولید درس افزار
در شروع طراحی و تولید محتوی الکترونیکی، میبایست کلیه افراد و عوامل مؤثر در فرایند آموزش را در نظر گرفت. مدیران آموزش میتوانند برای چنین مشارکتی، طرح اولیهای را فراهم آورند که در آن اهداف برنامه، نیاز تعیین شده و رویکرد مورد نظر برای یادگیری پیشنهاد شده باشد. این سناریو فرصتی را فراهم خواهد آورد تا هم نظام آموزش به تبیین موضوعاتی بپردازد که سازمان را بیشتر تحت تأثیر قرار خواهد داد و هم برای مدرسان این امکان را فراهم میکند که محتوی و روشپیشنهادی خود را مطرح نمایند.
2. نظام مدیریت یادگیری
تصمیم مهمی که باید در مرحله طراحی و تولید محتوی اتخاذ شود، انتخاب نظام مدیریت یادگیری است. اولین سؤالی که در این تصمیمگیری باید مورد ملاحظه قرار گیرد این است که آیا از نرمافزارهای وارداتی استفاده شود یا یک نظام داخلی طراحی گردد؟و اینکه به صورت رایگان یا هزینه ای قابل دسترسی باشد؟در استقرار نظام مدیریت یادگیری، نیازهای دوره، میزان هزینهها، داشتن یا نداشتن کارکنان با صلاحیت و سایر نیازها می بایست مورد توجه قرار گیرند.
3. کتابخانهها و منابع دیجیتال
عنصر اصلی در توسعه زیر ساخت آموزش های شبکه ای وجود منابع الکترونیکی است که باید تهیه شوند یا حداقل پیشبینی شده باشند تا دوره بر اساس آن طرح ریزی گردد. اتصال و ارتباط نظام مدیریت یادگیری به منابع الکترونیکی یک عنصر اساسی در نظام آموزش شبکه ای است. دسترسی به پایگاههای دیجیتالی نظیر مجلات، روزنامهها، محتوی آموزش تکمیلی و ... برای این نظام ضروری مینماید.
4. خدمات یادگیرنده
در آموزش های شبکه ای، همیشه بیشترین توجه صرف دوره افزار و سختافزار برای عرضه آموزش میشود، اما تنها کسانی که در مقاطع گوناگون یادگیری از راه دور کار کردهاند به اهمیت حیاتی چنین پشتوانههایی مطلع و آگاه هستند. این خدمات باید به گونهای طراحی و مهیا شوند که با ظهور گزینههای جدید و تغییر انتظارات و توقعات فراگیران قابلیت سازگاری داشته باشد.
5. ارزیابی کیفی
ارزیابی کیفیت، جنبهای از یادگیری الکترونیکی است که ترجیحاٌ با رویکردی متمرکز انجام میشود. اگر قرار است نتایج منجر به بهبود واقعی آموزش شود و تصمیمهای مناسب درباره اینکه آیا باید آموزش های شبکه ای را به طور کلی کنار گذاشت و یا با منابع جدید آن را از نو ساخت، اتخاذ شود، وجود ارزشیابی ضروری است. نوع، میزان و چارچوب ارزشیابی نیز باید مستقل و ساختارمند باشد.
6. مدیریت تغییر
هر عملکرد آموزشی معتبر،در پاسخگویی به دانش جدید، یافتهها و رویکردهای علوم، نیازهای جدید، تغییر ویژگیهای فراگیران به صورت پویا عمل میکند. از آنجا که در آموزش های تحت شبکه هر تغییر در محتوی یا رویکرد ممکن است اثرات وسیعی بر جنبههای گوناگون آموزش داشته باشد، لذا با فرض اینکه سازمان به منزله یک کل، تغییر را مورد حمایت قرار میدهد هنوز این مسأله باقی است که چگونه این تغییر باید در محیط یادگیری الکترونیکی صورت پذیرد. حفظ نظام آموزش به هنگام تغییر مداوم اندیشهها و محتوی جدید تا اینکه به وسیله نظام های بهتر و تثبیت شده جایگزین شود، بسیار مهم است. دیگر این که درجه تمرکزگرایی یا تمرکززدایی نظام آموزش، فرایند تغیر را هدایت و کنترل میکند.از آن جایی که این تغییرات با جنبههای اصلی کار و فرهنگ سازمان در ارتباط هستند،چنین سؤالاتی فقط در آن زمینه و محیط قابل پاسخگویی است.در اجرای خوب تغییرات، ابعاد و جنبههایی از زیرساخت یادگیری الکترونیکی عامل اصلی به حساب میآیند.
نقش مدرس
«جی کراس»، جنبههای مختلف کار مدرس در نظام آموزش شبکه ای را به چهار بخش تقسیم کرده است:
1. جنبه آموزش
مدرس باید قادر باشد موارد زیر را به هم پیوند بزند:
- ارائه روشن تر اهداف
- تهیه و تدوین مطالب مناسب برای دوره (ترجیحاً online)
- تشویق فراگیر به شرکت در امور آموزشی
- اجبار فراگیر به ارائه مهم خود از فرایند آموزش
- شرکت در مباحثات فراگیران
- ملاقات با خبرگان
2. جنبه اجتماعی
جنبه اجتماعی وظایف مدرس با جنبه های آموزشی کار او برای خلق یک محیط آموزش الکترونیکی مناسب برای یادگیری، ارتباط کاملاً نزدیکی دارد.این جنبه از کار برای رشد دادن ارتباطات انسانی فراگیر کاملاً لازم میباشد.
3. جنبه مدیریتی
یکی از وظایف مدرس که در سیستم آموزشی فراگیر – محور اهمیت بیشتری پیدا نموده است، ایفای نقش به عنوان هماهنگکننده می باشد. بر این اساس مدیریت و کنترل اطلاعات دوره مانند محتویات دوره، کارهای گروهی، پروژه ها و مباحثات،روزآمدکردن و هماهنگی در اجرای دوره، از مهمترین جنبههای کار مدرس می باشد.
4. جنبه فنی
مهمترین وظیفه مدرس، به میزان تسلط او به ابعاد فنی موضوع باز می گردد. بر این اساس او در ابتدا میبایست فراگیران را با ابعاد فنی کار آشنا نماید. این امر ممکن است وقت زیادی را بخود اختصاص دهد اما زمانی که به پایان رسید، مدرس و فراگیران میتوانند تمام وقت خود را صرف محتوی دوره نمایند.نکته مهم این است که نیازی نیست که مدرس یک فرد خاص باشد، بلکه محیط آموزشهای مجازی این امکان را فراهم میآورد که وظایف مدرس به صورت کاملاً اختصاصی بین چند نفر تقسیم شده و کیفیت آموزش بالاتر رود.
فرایند استقرار
گام های اساسی در استقرار آموزش های تحت شبکه، مبتنی بر 3 مرحله «سازمانی»، «ارزیابی و تحلیل» و «تدوین»
می باشد. در این راستا توجه به موارد 5 گانه ذیل حائز اهمیت می باشد:
1) تعریف مأموریتها و میزان تمرکز سازمان بر آنها
2) شناخت فعالیتها و نیازهای سازمان
3) بررسی اختصاری فعالیتها و عملیات مشابه در سازمان های دیگر و تعیین مجموعه معیارهای ارزیابی
4) اولویتبندی بهترین فعالیتها با در نظر گرفتن معیارهای ارزیابی
5) مطالعه و تدوین بهترین راهبرد به کارگیری یادگیری الکترونیکی و تدوین برنامه عملیاتی منطبق بر آن
در حال حاضر کارآمدترین راهبردهای به کارگیری آموزش های تحت شبکه مبتنی بر یکی از این موارد است:
- برای مقابله با مشکلات آموزشی در قالب یک سازمان توزیع شده
- استفاده از یادگیری الکترونیکی وفناوری های مرتبط برای ایجاد یک برنامه آموزشی منسجم برای مشتریان
- ایجاد همافزایی میان مؤلفههای داخلی و خارجی درگیر در یک سازمان با فرایندهای پیچیده
- توسعه سریع قابل اندازه گیری تأثیرات مورد نظر در یک سازمان گسترده
- ارایه خدمات آموزشی قابل قبول ارزان قیمت و کارآمد
- ارایه یادگیری مبتنی بر درخواست در مراکز عملیاتی و کمک رسانی
- کاهش زمان برگشت سرمایه در پروژههای آموزشی مشارکتی و افزایش کارایی [13]
آنچه که در اجرای اکثر پروژههای یادگیری الکترونیکی مورد توجه قرار نمیگیرد، طراحی و تدوین یک فرایند مناسب و کارآمد در اجرای آموزش های شبکهای میباشد. عمدهترین دلیل این ضعف، به عدم اعتقاد مجریان و متولیان به استفاده از روشهای مطرح در این زمینه و تکیه بردانش فنی موجود باز می گردد. کوچک انگاشتن حجم فعالیتها و عدم توجه به اهمیت کارگروهی در تکوین طرح استقرار آموزش های الکترونیکی از دیگر عوامل مهم در ناکارآمدی این گونه آموزش ها می باشد.ذیلاً به مهمترین فرایندهای تدوین فرایند آموزشهای شبکهای اشاره میشود: [14]
1. مرحله سازمانی
این مرحله شامل انتخاب مدیر و اعضای تیم طراحی و تعیین حیطه کار طراحی می باشد:
انتخاب مدیر، فرد مذکور می بایست توسط اعضای تیم طراحی انتخاب شود. او همچنین باید از تعهد و حمایت مدیران رده بالای سازمان برخوردار باشد. مدیر ضرورتاً نمی بایست کارشناس فناوری اطلاعات باشد، بلکه می تواند کسی باشد که پتانسیل فناوری را برای بهبود آموزش درک کرده و دارای ارتباطات، مدیریت و مهارت های بین فردی برای هدایت تیم و برقراری ارتباط با گروه های دست اندر کار جهت استقرار آموزش الکترونیکی باشد.
انتخاب اعضای تیم، اعضای تیم باید شامل مدیران، مدرسان، کارشناسان واحد آموزش،متخصصان فناوری اطلاعات و سایر اعضای کلیدی دست اندرکار طرح باشند.
تعیین حیطه کار طراحی، تیم طراحی برای انجام وظایفش می بایست به سؤالات زیر پاسخ دهد:
- تیم طراحی چه وظایفی دارد؟
- مهلت زمانی از پیش تعیین شده برای استقرار نظام چقدر است؟
- چه منبع مالی یا بودجه ای برای این کار پیش بینی شده است؟
- آیا در این زمینه جهت دهی می شود؟
- چه فناوری هایی تحت پوشش قرار دارند؟
2. مرحله ارزیابی و تحلیل
این مرحله شامل شناسایی مسایل، روندها و جایگاه کنونی یادگیری الکترونیک، بیانیه چشم انداز، تحلیل وضعیت منابع، شناسایی سطوح کنونی استفاده از فناوری ها و صلاحیت ها، تدوین بیانیه رسالت، تحلیل داده ها و نتایج عملکرد مورد انتظار از فراگیر می باشد. در این مرحله به این سؤالات می بایست پاسخ داده شود:
- درک روندهای جاری در کاربرد فناوری به عنوان یک ابزار برای تقویت یادگیری چیست؟
- فناوری تا چه حد در برنامه درسی و فعالیت های آموزشی سازمان تلفیق شده است؟
- آزمون نتایج عملکرد فراگیران در چه سطحی است؟ کدام حیطه ها از برنامه آموزش نیازمند بهبود است؟
- آیا می توان فناوری را برای پیگیری و رفع نیازهای آموزشی مورد استفاده قرار داد؟
- سطح دانش و میزان استفاده از فناوری به وسیله سازمان در چه سطحی قرار دارد؟
- سطوح مطلوب دانش و مهارت های آموزش و فناوری کارکنان کدام است؟
- مدرسان برای توسعه صلاحیت های مورد انتظار، به چه نوع حمایت هایی نیاز دارند؟
- دست اندرکاران کلیدی در استقرار نظام یادگیری الکترونیکی کدامند؟
- اثر بخش ترین شیوه های برقراری ارتباط با آنها در طی فرایندهای طراحی کدام است؟
3. مرحله تدوین
تیم طراحی برنامه مشروحی را برای دستیابی به چشم انداز و اهداف استقرار نظام یادگیری الکترونیکی ارایه می نماید. در این برنامه مراحل طرح، زمان و بودجه موردنیاز پیش بینی گردیده است. تیم کارشناسی باید نشان دهد که فناوری چگونه از آموزش های سازمانی حمایت نموده و یادگیری کارکنان را ارتقا خواهد بخشید.اگر برنامه به خوبی تدوین شده باشد، سؤالاتی نظیر چه کسی، چه چیزی، چه موقع، چرا و چگونه به اهداف آموزشی می توان دست یافت به روشنی پاسخ داده خواهند شد. در نمودار زیر عوامل مؤثر در استقرار نظام آموزشهای شبکه محور نشان داده شده است.
عوامل مؤثر خارجی
- دولت - سرمایهگذاری
- قوانین و مقررات - افراد و سازمانهای ذی ربط
- امکانات فناوری - افراد و سازمان های رقیب
عوامل مؤثر داخلی
- قوانین سازمان
- امکانات فناوری
- افراد و گروههای ذینفع
محیط داخلی سازمان
شیوه ارایه آموزش
آموزش های شبکه ای معمولاً به یکی از دو طریق زیر قابل دستیابی هستند:
الف) ارایه محتوی به وسیله وب و از طریق اینترنت
در این شیوه محتوی از طریق یک وب سایت دینامیک و با طراحی گرافیکی نه چندان سنگین(جهت دسترسی سریع به اطلاعات) ارایه میشود. باتوجه به اهداف پیش بینی شده برای دوره و نوع کاربری سایت، می توان قابلیتها و بخشهای مختلفی نظیر ارایه پست الکترونیکی، انتخاب دروس، امکان یادداشتبرداری از مباحث حین مطالعه، تمرین های نمونه، امکان ارزیابی و امتحان، بخش پرسش و پاسخ جهت برطرف کردن اشکال های درسی، عضویت در گروههای خبری به آن افزود. این شیوه زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که سازمان از پراکندگی جغرافیایی برخوردار است و بنابراین لازم می باشد تا فراگیران از هر مکان و در هر زمان به سیستم آموزشی دسترسی داشته باشند.
ب) ارایه محتوی بر روی شبکههای محلی
در این شیوه، محتوی آموزشی بر روی شبکههای محلی ارایه میشود. به این معنا که، خدمات آموزشی از طریق شبکه های LAN و برروی کامپیوترهای سازمان قابل دریافت میباشد.این مدل زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که در نظر باشد فراگیران خاصی به طور محدود و ویژه از آموزش های مورد نظر برخوردار باشند.
ویژگی های ارایه
برجسته ترین قابلیت های آموزش های تحت شبکه شامل این موارد است:
1. پویایی محتوی، بدون تغییر درساختار اساسی سامانه آموزش، میتوان محتوی را به سادگی اصلاح نمود. پویایی در زمان استفاده، مدت، مفاد، شیوه، سختی و سادگی و سطح آموزش و نظایر آن قابل انجام است. همچنین طرح ریزی آموزش پویا (یعنی تغییر طریقه، ابزار و شرایط آموزش متناسب با خصوصیات مخاطب و نیازهای وی) طرح درس پویا، طرح درس اختصاصی،کتاب شخصی، طرح درس مبتنی بر چند مدرس و چند زبانه، آموزش های خاص و با مخاطبین خاص، آموزش ضمن خدمت، استمرار آموزش و نظایر آن از دیگر ابعاد این پویایی می باشند.
2. محیط چند رسانهای، با پیشرفت های صورت گرفته، استفاده از رسانههای مختلف از جمله صوت و تصویر در سیستمهای رایانهای میسر شده است. نظام های آموزش به کمک رایانه و فناوری های مرتبط با آن، با در اختیار گرفتن مدیریت این رسانهها و کاهش هزینه استفاده از آنها، امکان استفاده توأمان را در هنگام آموزش فراهم میآورند.
3. محیط مجازی، محیطی است که شرایط و عوامل موجود در آن دارای همان خصوصیاتی نیستند که در تعریف آن محیط بیان میشود بلکه با تمهیداتی رفتار مورد نظر محیط حقیقی را از خود بروز میدهند.
4. سفارشی کردن آموزش، آموزش های تحت شبکه این امکان را بوجود می آورند تا محتوی متناسب با ویژگی های مخاطبین نظیر سطح تحصیلی، سن، جنس،میزان هوش و سایر موارد تنظیم و تدوین شوند. همچنین مطابقت آموزش های پیش بینی شده با شرایط مخاطب، تعیین و جهتدار کردن آموزش توسط آموزش گیرنده و جهت دادن آموزش در زمینه مورد علاقه و نیاز آموزش گیرنده، تنوع آموزش، تنوع اطلاعات و تنوع ارایه از مهمترین عوامل مؤثر در سفارشی کردن آموزش ها می باشد.
5. استقلال محیطی ، آموزش های شبکه ای نیاز به کلاس درس یا هر مکان ثابت دیگر را از بین برده و به جای آن کلاس مجازی روی اینترنت و اینترانت تشکیل میشود که میتوان با استفاده از یک رایانه متصل به شبکه از هر کجا در کلاس حاضرشد [12]
6. حالت ناهمزمان ، در این حالت فراگیران میتوانند با سرعت دلخواه خود و هر وقت که احساس نیاز بیشتری کردند، به مطالب درسی و یادداشتهای موجود مراجعه کنند. در این حالت فراگیران با یکدیگر و با اساتید خود از طریق پست الکترونیکی یا دگر امکانات الکترونیکی برقرار کرده و به مباحثه با یکدیگر میپردازند. مهمترین فایده این روش این است که این امکان را در اختیار میگذارد که بتوان با سرعتی متناسب با استعدادها و برنامه روزانه به یادگیری پرداخت.
7. حالت همزمان ، در این حالت، فراگیر در یک کلاس مجازی به صورت بلادرنگ حاضر میشود. این روش نیازمند حضور یک مدرس در کلاس مجازی برای هدایت کلاس میباشد. آموزش همزمان معمولاً بر ابزارهای گپزنی قوی تکیه دارد تا مدرس و فراگیر توانایی محاوره با یکدیگر را داشته باشند، به گونهای که روند کلاس با وقفه مواجه نشود. این نوع آموزش وقت فراگیر را در یک برنامه روزانه محدود مینماید و فقط برای کسانی کاملاً سودمند و پرفایده است که نیاز به آموزش از راه دور دارند. [12]
8. صرفه جویی در زمان،آموزشهای تحت شبکه این امکان را میدهد که هر فراگیرسرعتی متناسب با شرایط خودش را داشته باشد. در این شیوه زمانی در حدود 50٪ کمتر از آموزش سنتی، صرف آموزش مطالب یکسان میشود. [12]
9. صرفه جویی در هزینه،در مقایسه با آموزش های سنتی،آموزشهای تحت شبکه در هزینه مسافرتها، هتلها، نگهداری و خدمات برای کلاسها صرفه جویی عمدهای خواهد داشت.از دست ندادن ساعات مفید کار و کم نشدن تولید در حین آموزش، بخش عمده دیگری از صرفهجویی را تشکیل میدهد.
چالش ها
مانند هر پدیده دیگر،آموزش های شبکه ای با چالشهای متعددی درگیر می باشند. برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- آهستگی در توسعه زیرساختهای مخابراتی مورد نیاز
- کمبود نقدینگی برای توسعه شبکه های ارتباطی (اینترنت و اینترانت)
- تجهیز سامانه های آموزش مجازی به زبان بومی و ملی
- گران بودن محتوی الکترونیکی دروس و ضرورت طراحی و تولید خاص آنها
- عدم تدوین خط مشی مناسب برای پیاده سازی و توسعه آموزش الکترونیکی منطبق با اهداف و امکانات [15]
- تعدد مراجع تصمیم گیری و عدم راهبری و همگرایی در میان آنها
- فقدان فرهنگ استفاده از آموزش های الکترونیکی
- فقدان مهارت های مدیریتی و نظارتی
- عدم آشنایی کارکنان با مبانی کامپیوتر
- عدم توانایی در ارایه خدمات پشتیبانی در محل سازمان
- دشواری در ایجاد انگیزه در فراگیران
- تاکید بر آموزش های نظری
فرصت ها
از فرصت های ایجاد شده نیز موارد زیر قابل اشاره هستند:
- بهبود بخشیدن به ماهیت پویا و چالش برانگیز محیط های ایجاد شده برای آموزش الکترونیکی
- تنظیم سرعت یادگیری به تناسب توانایی فراگیر
- امکان به اشتراکگذاری منابع آموزشی بین سازمان های تابعه
- افزایش زمان دسترسی به آموزش
- امکان همگرایی بیشتر محتوی آموزش با نیازهای سازمان
- حذف هزینه های غیر ضروری در فرایند آموزش
- امکان برقراری تعامل با محتوی برای پایدار نگه داشتن ارتباط با مدرس
- دسترسی جهانی
- به موقع بودن
- آشنایی و یادگیری فناوری های جدید
- پویایی محتوی دوره آموزشی
- توجه به فراگیران (فراگیر محوری)
نتیجه گیری
جهانی شدن اقتصاد، انتظارات زیاد ارباب رجوع، فشارهای رقابتی و مانند اینها علائمی هستند که سازمان را مجاب
می سازد تا بر مدار دانایی حرکت نموده و سریع تر از دیگران یاد بگیرد. آنچه که در این مقاله مورد بحث واقع گردید آن بود که شرط لازم برای ماندگاری و پویایی سازمان، توان آموختن در اعضای آن است و ایجاد این توان منوط به افزایش آگاهی و احساس نیاز به استفاده از روش های پویای آموزشی می باشد.ایجاد چنین نگرشی مستلزم نگاهی جامع در تعیین راهبردها و در نظر گرفتن برنامههای عملیاتی، چارچوبها و موارد مهم و غیر فنی است که قطعاً در به کارگیری و توسعه نظام های نوین آموزش نظیر آموزش های شبکه ای مؤثر خواهد بود.
پیشنهاد ها
از آنجا که ارائه هرگونه راه حل منطقی جهت استقرار آموزش های شبکه ای، منوط به رویکرد منطقی به نظام آموزش الکترونیکی در سازمان می باشد، لذا با این نگرش پیشنهادهای ذیل ارایه می گردد:
1)ایجاد زیر ساخت های مورد نیاز
2) تدوین سیاست ها، خط مشی ها و اهداف آموزش الکترونیکی
3) تصویب قوانین در جهت حمایت از تولیدات مرتبط با آموزش الکترونیکی(کپی رایت)
4) ارتقای سواد رایانه ای در سازمان
5) اصلاح و بازسازی مراکز آموزش ( تغییر در ساختار، اهداف، محتوی و ...)
6) تدوین استانداردهای لازم جهت راه اندازی مراکز آموزش الکترونیکی
مراجع
1. فرامرزیان. علیاصغر، بررسی زمینههای توسعه آموزش مجازی در نظام آموزش و پرورش، مجموعه مقالات دومین همایش آموزش الکترونیکی، تهران: 1383
2. فیضی. کامران و رحمانی. محمد، یادگیری الکترونیکی در ایران: مسایل و راهکارها، فصلنامه پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، شماره 33، 1383
3. Perraton. Hilary, Distance Education for teacher training, London, routledge, 1993
4. Curtis, Ron, Initial considerations Before Developing E-learning, CBT or WBT, Available at: www.school for champions. Com
5. Teir Sebastian, development and application of Elearning software for education in energy technology, Helsinki University of technology department of mechanical engineering, 2004
6. عسگرپور. امیرنادر و همکاران، نقش آموزش الکترونیکی در تحول روند آموزش، دومین همایش آموزش الکترونیکی،1383
7. Charles R.Greer, Strategy and Human Resource: A general Managerial Perspective: united States, 1995
8. نقیب زاده. مشایخ، آموزش از راه دور با استفاده از تار جهانگستر، تهران: گزارش رایانه، شماره 137، 1376
9. Bates: Tony, Managing Technological change: strategies for college and university leaders, sanfrancisco, California, Jossey Bass.2000
10. Edwards. Richard, Changing Places? : Flexibility, Life long Learning and a Learning Society, NewYork, Routledge, 1997.
11. کاردان. احمد و فهمیمی فر. احمد، توسه آموزش عالی با رویکرد به آموزش های مجازی: پاسخ به نیازها، افزایش دسترسی و چالشهای پیش رو، فصلنامه پژوهش و سنجش ، 1382
12. فتی. الومی و ترمی. اندرسون، یادگیری الکترونیکی: از تئوری تا عمل، ترجمه دکتر عشرت زمانی و سیدامین عظیمی، تهران: انتشارات موسسه توسعه فناوری اطلاعات آموزشی مدارس هوشمند، 1385
13. فراهی. احمد،راهبردهای توسعه یادگیری الکترونیکی، تهران: دومین همایش آموزش الکترونیکی، 1383
14. آتشک.محمد و ماهزاده. پریسا، آموزش الکترونیکی راهی جهت ارتقاء و بهره وری سازمان ها، مجموعه مقالات اولین همایش مدیران آموزش سازمانهای تولیدی و خدماتی، تهران: 1386
15.کاظمی. نصرت، چشمانداز آموزش از راه دور در قرن بیستو یکم، دانشگاه پیام نور، مجموعه مقالات کنفرانس آموزشی از راه دور،1382
این مقاله در ماهنامه عصر فناوری اطلاعات، شماره 47، مهر 1388 به چاپ رسیده است.
تغییر و تحولات سریع، ویژگی مهم قرن حاضر محسوب میشود. تلاش برای رفع چالش های دانشی سازمان جهت پاسخگویی مؤثر به نیازهای بازار و تأمین نظر مشتریان از مهمترین راهبردهایی است که موجب گردیده تا سیاست گذاران و مدیران آموزش، با بازنگری در شیوههای نیازسنجی، برنامه ریزی، انتقال دانش و ارزیابی مستمر فرایندها، در صدد طرح ریزی نظام آموزشی باشند که از قابلیت هایی چون انعطاف پذیری و دردسترس بودن برخوردار بوده و همه سطوح سازمان را تحت پوشش قرار دهد.
تحقق ویژگی های برشمرده مستلزم یادگیرندگی سازمان است و مهمترین مؤلفه برای این کار، تمرکز بر آموزش های شبکه ای(WBT) است. پیشرفت های چشمگیر فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب گردیده تا از آموزش های شبکه ای به عنوان ابزاری برای کمک به آموزش و توسعه آموزش های سازمانی نام برده شود و معمولاً در قالب های CBT ،ML وOL ، در عرصه آموزش و ارایه خدمات آموزشی مورد استفاده قرار می گیرد. این گونه از آموزش ها برای سازمان هایی که از پراکندگی جغرافیایی برخوردار می باشند،بهترین گزینه اجرایی بوده و به عنوان ابزاری برتر،راه دشوار آموزش را نزدیک،هزینه های گران آن را ارزان، منابع دست نیافتنی را دست یافتنی و مدیریت دانش را به چالشی سودمند فرا می خواند. علاوه بر این با بهره برداری از دانش سطوح مختلف سازمان، از امکان بایگانی شدن تجارب قدیمی جلوگیری نموده و به روزآمد کردن آن نیزکمک می نماید. [1]
با توجه به اهمیت عنصر دانایی در برنامه های توسعه ملی، آموزش های شبکه ای به عنوان گزینهای مناسب برای تقویت بنیان دانشی و نیز توسعه موزون آموزش های سازمانی میتواند مورد توجه قرار گیرد. ولی به دلیل روشن نبودن مفاهیم اساسی و وجود رویکردهای متفاوت به این موضوع و نیز فراهم نبودن سازوکارهای لازم، اجرای مؤثر این مهم تا کنون میسر نگردیده است که بر این اساس بررسی ابعاد گوناگون آن ضروری به نظر می رسد.
مؤلف این مقاله با بهره گیری از تجربیات خویش در صنعت، با تمرکز بر وجوه مختلف آموزش الکترونیکی به بررسی ابعاد مختلف آموزش های شبکه ای و نحوه استقرار آن در سازمان خواهد پرداخت. براین اساس مفهوم یادگیری الکترونیکی وآموزش های تحت شبکه در بخش اول مقاله تبیین خواهد گردید.در بخش دوم، مؤلفه ها و ویژگی های آموزش های مذکور مورد بحث قرار گرفته و ساختار و عناصر تشکیل دهنده آن و نقش مربی در این گونه آموزش ها تبیین خواهد شد.در بخش سوم، فرایند تطبیق آموزش های سنتی با آموزش های شبکه ای بررسی خواهد گردید.در ادامه، فرصت ها و چالش های ایجاد شده مورد کنکاش قرار گرفته ودر انتها نیز با جمع بندی مباحث طرح شده، پیشنهاد هایی برای مدیریت بهتر این گونه آموزش ها ارایه خواهد شد.
یادگیری الکترونیکی
درباره یادگیری الکترونیکی، تعاریف و اظهار نظرهای متعددی ارائه گردیده که نمونهای از آنها به قرار زیر می باشد: «جی کراس »،استفاده از فناوری اطلاعات را مبنای یادگیری الکترونیکی تعریف می نماید.[2] «فاسکو »، یادگیری الکترونیکی را شامل آموزش های مبتنی بر رایانه و «وب» می داند.[3] «کورتیس »، استفاده از فناوری اطلاعات برای مدیریت، طراحی، ارائه، انتخاب، تبادل، هدایت و راهبری، پشتیبانی و توسعه آموزش را یادگیری الکترونیک فرض می نماید. [4] به زعم «گاروین »،یادگیری الکترونیکی مبتنی بر اینترنت است و شامل مبادله محتوی از طریق ساختارهای ارتباطی نوین، مدیریت یادگیری و اجتماع شبکه ای از یادگیرندگان، توسعهدهندگان محتوی و متخصصان می باشد. [4] در این مقاله قالب رایج یادگیری الکترونیکی، یعنی آموزش مبتنی شبکه مد نظر می باشد.
آموزش شبکه ای
آن طور که از واژه Web Based Training بر میآید، تمام فعالیتهای آموزشی که از طریق شبکه انجام شود، آموزش شبکه محور نامیده میشود.[5] امروزه، این گونه آموزش ها با دوباره سازی روشها و فرایندهای سنتی آموزش وابستگی مستقیم دارد. مثلاً بر خلاف گذشته، جنبه اصلی و مهم تدریس، یاددادن محتوی نیست، بلکه آموزش نحوه تفکر منطقی و روش علمی در حل مسایل است و از محتوی به عنوان ابزار مورد نیاز برای این فرایند استفاده میشود. واژه WBT، معرف یک مدل آموزشی است که در مواردی که از فناوری اینترنت و اینترانت در امر آموزش استفاده میشود به کار میرود و به همین دلیل تعداد زیادی از فرایندها، از جمله آموزش رایانه محور ، آموزش تحت شبکه ، کلاسهای مجازی ، و همکاریهای دیجیتالی ،را نیز شامل میشود.[6] «زیگرل »، آموزش تحت شبکه را نوعی نظام یادگیری برای فراگیر که از برنامههای ویدیویی، تمرینات یادگیری و سایر مواد کمک درسی تشکیل شده است و ممکن است تحت اینترنت یا اینترانت انجام شود تعریف می کند. [7] به اعتقاد «فیزلی »، هرگونه یادگیری که در محلی دور از مرکز آموزش و با کمک وسایل الکترونیکی صورت پذیرد، آموزش شبکه ای می باشد.[6] «خاویر گرف »،در این رابطه میگوید:آموزش شبکهای، بر خلاف آموزش سنتی، مقابل هم قرار دادن یک یا چند نفر نیست، بلکه استفاده از رسانه هاست. در نتیجه مثلث سنتی مدرس، فراگیر و تختهسیاه به هم میخورد.[8] مؤلف نیز برای آموزشهای شبکه محور،5 نشانه اصلی بر می شمرد:
1) امکان آموزش توسط اینترنت یا اینترانت مسیر میشود و می توان در هر زمان و مکان از فرصت آموزش و یادگیری برخوردار شد.
2) با فراهم آوردن تجربیات مختلف از جدیدترین اطلاعات همراه است.
3) قابلیت گردآوری مجموعهای از روشهای آموزشی نظیرکلاس مجازی، همکاری دیجیتالی، شبیهسازی را دارا می باشد.
4) فرایند «یادگیری با تلاش »را توسط فناوری های جدید بهتر پیادهسازی میکند.
5) قابلیت یکپارچه کردن و اتوماسیون فرایندهای اداری و مدیریتی از قبیل ثبت نام، پرداخت هزینه، نظارت بر فرایند آموزش، کنترل ارزشیابی و... را فراهم می آورد.
ضرورت توجه به آموزش شبکه ای
برای درک بهتر ضرورت تغییر در اهداف و استراتژی های آموزشی و لزوم توجه به آموزش های شبکه محور برای تحقق استراتژی های پیش بینی شده لازم است تا مبانی ایجاد تغییر در سازمان های دانش محور مورد توجه قرار گیرند. برخی از مهمترین مبانی یاد شده عبارتند از:
1) دانش کاملاً در حال رشد است
2) نیاز به آموزش در تمام دوران کاری احساس میگردد
3)حجم زیادی از اطلاعات و دانشها از طریق اینترنت قابل دسترسی است
4) نه تنها دانش، بلکه توانایی و خلاقیت در آموزش کاملاً مورد نیاز است
5) آموزش در صنایع، روز به روز بیشتر احساس می گردد
6) مدیریت دانش در سازمان امری حیاتی شده است
7) امکان ایجاد شکاف دیجیتالی وجود دارد.
نکته مهم در موارد برشمرده سرعت پیشرفت است. در عصر حاضر همه چیز آنقدر سریع رشد میکند که سازمان ها نیاز به ابزاری دارند که به آنها کمک کند تا خود را با این تغییرات وفق دهند. بر این اساس دلایل به هم پیوسته زیادی برای تحت فشار قرار دادن نظام های سنتی آموزش برای تغییر وجود دارد که ذیلاً به سه محور اصلی آن اشاره میشود:
1. نیاز به گسترش آموزش
افزایش روزافزون تقاضا برای آموزش از یک سو و محدودیت مالی و کالبدی از سوی دیگر، نظر کارشناسان را به اتخاذ راهکارهای نوین برای گسترش آموزش با امکانات کمتر جلب کرده است.
2. تغییر نیازهای آموزشی
مهمترین نیازهای جدید را به شرح زیر میتوان خلاصه کرد:
1) مهارت فراگیری به صورت مستقل
2) مهارت های اجتماعی(اصول اخلاقی، مسئولیتپذیری و.....)
3) مهارت های کار گروهی
4) توانائی تطبیق با تغییر شرایط
5) مهارت های فکری(حل مسأله، قابلیت نقد،تفکر منطقی و.....)
6) دانش دستیابی به اطلاعات (چگونگی دست یافتن به اطلاعات و پردازش آنها)
7) آموزش مستمر
3. تاثیر فناوریهای نوین بر آموزش و یادگیری
دلایل برتری فناوری های نو را به این شرح است:
1) حفظ کیفیت آموزش
2) عرضه مهارت های روز آمد فناوری اطلاعات به کارکنان (به نحوی که نیازهای شغلی آنها را تأمین کند)
3) گسترش دستیابی به آموزش و مهارتآموزی و افزایش قابلیت انعطاف
4) پاسخگویی به نیازهای فناوری
5) کاستن از هزینههای آموزشی
6) حفظ تاثیر گذاری نظام آموزشی بر عملکردهای سازمان [9]
رویکردهای نوین
دو رویکرد متفاوت برای استفاده از فناوری های آموزشی وجود دارد. رویکرد اول از فناوری به عنوان ابزار کمک آموزشی نام می برد.اما رویکرد دوم از آن برای یادگیری توزیعی بهره میجوید.از آنجا که استفاده از ابزارهای کمک آموزشی بیشتر به شیوه های سنتی آموزش مربوط میشود، در این مقاله به رویکرد دوم که نیاز سازمان های امروزی در استفاده از یادگیری توزیعی است پرداخته می شود.
برای ورود به بحث لازم است تا تعریفی از یادگیری توزیعی ارایه شود. مؤسسه فناوری های علمی دانشگاه کارولینای شمالی، یادگیری توزیعی را چنین تعریف کرده است: «محیط آموزشی توزیعی، رویکردی فراگیر محور دارد و در این محیط با استفاده از فناوری های مختلف، فرصتی برای انجام فعالیت ها با ایجاد تعامل میان مکان و زمان فراهم
می گردد» این رویکرد به نظام آموزش چنان قابلیت انعطافی مییخشد که میتواند نیازهای مختلف کارکنان را ضمن حفظ کیفیت بالا و کاهش هزینه مؤثر آموزش، پاسخگو باشد. امروزه بسیاری از سازمان ها در حال تحرک برای بازسازی زیرساخت ها، طراحی مجدد سیاست ها و ساماندهی ارتباطات بیرونی خود هستند تا بتوانند امتیازات رقابتی خود را در محیط شاهراه های اطلاعاتی حفظ نمایند.[10] به زعم مؤلف پارادایم جدیدی در نظام آموزش سازمان ها در حال شکلگیری است که دارای مشخصات زیر است:
پارادایم قدیم پارادایم جدید
جامعه صنعتی جامعه اطلاعاتی
فناوری حاشیهای (کم اهمیت) مرکز چند رسانهای
آموزش تک نوبتی آموزش مادام العمر
محتوای ثابت محتوای قابل انعطاف و باز
نهاد محوری آموزش محوری
متمرکز مشارکتی
محلی گرایی شبکه سازمانی
عوامل و عناصر مفهومی آموزش باتوجه به تحولات جدید خصوصاً تحولات تکنولوژیک تغییر یافته و برای گذر از آن نیاز به رویکردهای نوین بیش از گذشته احساس می شود. رویکرد توزیعی، امکان دستیابی به تمام موضوعات مورد نیاز را صرف نظر از محدوده و پراکندگی جغرافیایی سازمان فراهم می آورد. این رویکرد دارای ویژگیها زیر میباشد:
- تبیین گسترده مسؤولیت ها، رسالت ها و هدف ها
- مشخص کردن عوامل اصلی آموزش
- تشکیل کمیته های هماهنگی، فنی، اجرایی و علمی
- تعیین وظایف هر یک از واحدهای ذی ربط و درگیر
- نظارت عالی بر اجرای آموزشها و روز آمد کردن آن
این رویکرد با بهرهگیری از عناصر اطلاعات، راه آموزش را سریع تر و نتایج آن را عملیتر نموده و با اثر گذاری در چهار عنصر مهم مربی، فراگیر ، محتوی و محیط آموزش به بهبود و توسعه آموزش های سازمانی کمک می نماید.
مؤلفه های اصلی
تمرکز بر استقرار آموزش های شبکه ای بدون تدوین خط مشی و در نظر گرفتن مؤلفه های اصلی مانند قدم گذاشتن در راهی پرپیچ و خم در شبی تاریک است. شکل نوین آموزش های تحت شبکه و برداشته شدن مرزها و محدودیتهای آموزشی ضمن افزودن بر اشتیاق سازمان برای استفاده از این روش نوین، برنگرانیهای آن نیز می افزاید. ساختارهای مختلف سامانههای مدیریت فراگیری، اختلاف سلیقه در طراحی محتوی دروس، روش های متفاوت برای آزمون و ارزیابی و از همه مهم تر کاهش ارتباط فیزیکی بین مدرس و فراگیر، موجب می گردد که ضرورت مطالعهای دقیق و به دنبال آن سیاست گذاری آموزش های مجازی احساس گردد.علاوه بر این لازم است به حجم سرمایه گذاریو آمادگی سازمان برای استقرار این گونه از آموزش ها نیز توجه شود. بنابراین در تدوین خط مشی آموزشهای تحت شبکه شایسته است که این موارد مورد توجه قرار گیرند:
- تعیین اولویتها برحسب ضرورت آموزش های فنی، تخصصی، مدیریتی، عمومی و ...
- تعیین اولویت ها براساس طول دورهها (کوتاه مدت، میان مدت، بلندمدت)
- تعیین اولویتها براساس هزینه تمام شده دوره ها
- تعیین اولویت ها براساس دوره های آموزشی پرطرفدار و تقاضای سازمان
- تعیین اولویت ها براساس دوره های برخوردار از همکاری اساتید دانشگاه
ملاحظه میشود که تصمیمگیری در مورد دوره های آموزشی به عوامل مهمی بستگی دارد و برای این منظور لازم است ضمن مطالعه دقیق مؤلفه های زیر به تدوین خط مشی اقدام نمود.[11]
1. استانداردهای پشتیبانی از فراگیران
آموزش های شبکه ای نمیتوانند جایگزین کاملی برای مدرس باشند. بنابر این لازم است با تدوین استانداردهای مناسب راهکارهای لازم را برای پشتیبانی مدرسان در نظر گرفت. منظور از پشتیبانی عبارتست از هر نوع فعالیتی که بتواند در تضمین موفقیت آموزشهای مجازی مؤثر واقع شود. برخی از مهمترین عوامل مؤثر عبارتند از:
- استفاده از ابزارهای ارتباطی برخط برای مشاوره و هدایت دانشجویان
- استفاده از ابزارهای ارتباطی غیر بر خط برای مشاوره و هدایت دانشجویان
- ارایه تمرین، خود آزمایی و آزمونهای برخط
- تنظیم اوقات رفع اشکال از طریق جلسات حضوری و یا به کمک ابزارهای برخط
- مراقبت بر حضور مستمر فراگیران در فعالیتهای آموزشی و ارائه تذکر و راهنمایی [11]
همچنین تدوین یک آئین نامه آموزشی به منظور تعیین حدود هر یک از فعالیت های فوق، به پشتیبانی از اساتید برای اجرای دوره های آموزشی مورد نیاز کمک خواهد نمود.
2. استانداردهای کیفی محتوی الکترونیکی
دوره های مجازی معمولاً به صورت غیر برخط(Off Line) اجرا میشوند. بنابراین می بایست قادر باشند بدون نیاز به مدرس، محتوی آموزشی مورد نظر را به فراگیران منتقل نمایند. بر این اساس لازم است با در نظر گرفتن پهنای باند و پیش بینی سخت افزار مناسب، طراحی دروس به گونه ای صورت پذیرد که قابلیتهای زیر حاصل گردد:
- ارایه محتوی توسط سرور و دریافت آن از طرف فراگیر به سرعت و در مدت زمان قابل تحمل صورت پذیرد.
- در ساختار دروس، به عناصر کامل کننده محتوی(تمرین، مثال، خودآزمایی، کار گروهی و...) توجه شود.
- از رسانه های مختلف در جهت افزایش تعامل بین فراگیر و محتوای دروس استفاده گردد.
- با استفاده از عناصر مناسب گرافیکی بر جذابیت محتوی افزوده شود. [9]
3. برنامهریزی برای تامین منابع مالی
آخرین مؤلفه، توجه به تأمین منابع مالی برای پیاده سازی آموزش های مجازی و توسعه آن میباشد. سرمایهگذاری برای این امر شامل این موارد است:
- سخت افزار و تأمین پهنای باند اختصاصی برای ارسال محتوی
- نرم افزار لازم برای مدیریت آموزش مجازی (LMS)
- تولید دروس مجازی و مدیریت نگهداری آنها توسط سامانه مدیریت محتوا (CMS)
- هزینه جذب مدرسان متخصص برای تألیف دروس مجازی [12]
از دیگر چالش های مهم، پشتیبانی از پروژه های آموزش شبکه ای است.در این زمینه توجه به عوامل زیر ضروری است:
- امکان سنجی سازمان برای دوره های خاص یا پرطرفدار
- امکان سنجی مشارکت با واحدها یا گروه هایی که نیاز به آموزش نیروی انسانی خود دارند
- یافتن منابع مالی مرتبط با طرح های آموزشی، فناوری اطلاعات و توسعه نیروی انسانی
- توجه نمودن به دوره های آموزشی که به سرعت ثمردهی داشته و بتوانند هزینه های خود را تأمین نمایند. [14]
ساختار و سازماندهی
آموزشی ایدهآل است که براساس فهم و شناخت دقیق و صحیح از وظایف و ارزشهای اصلی سازمان، نیازهای استراتژیک آن و ماهیت تقاضای کارکنان برنامه ریزی شده باشد. این موارد می بایست در بازدههای یادگیری برنامهای که قرار است طراحی و اجرا شود پیش بینی گردند. بر این اساس، امکان تدوین چارچوبی جامع و فراگیر برای آموزش های شبکه ای وجود دارد. «پائول »،دو موضوع مهم را درباره سازماندهی نظام آموزش شبکه ای مطرح میکند: [12]
1) وجود ارتباط بین عملکردها و مدیریت نظام آموزش شبکه ای
آیا این دو کارکرد باید با هم همگرایی داشته باشند؟در این صورت ، میزان سهم هر کدام از آنها چقدر است؟سؤالات یاد شده به موصوع مهم تمرکز گرایی و تمرکز زدایی در آموزش اشاره می نماید. اگر چه ساختار نرمال به گونهای است که در آن وظایف هر دو بخش مجزا شدهاند و هر بخش به وسیله عوامل ذی ربط اجرا میشود، اما اصولاٌ کارکنان و نظامهای یادگیری الکترونیکی نیازمند حمایت،پشتیبانی و حفاظت ازجانب واحد مدیریت میباشند تا اهداف و استراتژی های پیش بینی شده قابل حصول باشد.
2) تمرکزگرایی در مقابل تمرکز زدایی
مدیران آموزش، برای جلوگیری از تکرار و دوبارهکاری، کسب اطمینان در مورد امنیت اجرا، به حداقل رساندن واگرایی رویکردها و فراهم کردن حمایت از فرایندها،نظامی متمرکز را ترجیح میدهند.در مقابل طراحان و برنامهریزان آموزشی، به دلیل احساس آزادی بیشتر در ابلاغ و نوآوری طرح ریزی ها، رویکرد غیر متمرکز را ترجیح میدهند.از نقطه نظر سیاسی، تمایل عمیق برای درک نیازها و ارزش های علمی بدست آمده در رویکرد غیر متمرکز بر رویکرد متمرکز برتری دارد.در حقیقت این موضوع که چنین نظام های آموزشی چگونه سازمان یافتهاند و یا به یکدیگر متصل شدهاند از اهمیت برخوردار نیست. چرا که اهداف و ارزشهای کلی سازمان است که تعیین کننده رفتار و نگرشهای کارکنان است و نیازها، مسؤولیتها و وظایف کارکنان بر مبنای آن تعیین خواهد شد.در حوزه یادگیری الکترونیکی، تضاد و برخورد اولویتها و رویکردها به سرعت مطرح شده و به همین دلیل باید نقشها، مسؤولیتها، فرایندها و سیاستها در عبارتهای روشن و واضحی بیان شوند تا در فرایند آموزش بین «نظارت/ تمرکزگرایی» و «آزادی/ تمرکززدایی» تعادل برقرار شود.
عناصر تشکیل دهنده آموزش های شبکه ای
1. طراحی و تولید درس افزار
در شروع طراحی و تولید محتوی الکترونیکی، میبایست کلیه افراد و عوامل مؤثر در فرایند آموزش را در نظر گرفت. مدیران آموزش میتوانند برای چنین مشارکتی، طرح اولیهای را فراهم آورند که در آن اهداف برنامه، نیاز تعیین شده و رویکرد مورد نظر برای یادگیری پیشنهاد شده باشد. این سناریو فرصتی را فراهم خواهد آورد تا هم نظام آموزش به تبیین موضوعاتی بپردازد که سازمان را بیشتر تحت تأثیر قرار خواهد داد و هم برای مدرسان این امکان را فراهم میکند که محتوی و روشپیشنهادی خود را مطرح نمایند.
2. نظام مدیریت یادگیری
تصمیم مهمی که باید در مرحله طراحی و تولید محتوی اتخاذ شود، انتخاب نظام مدیریت یادگیری است. اولین سؤالی که در این تصمیمگیری باید مورد ملاحظه قرار گیرد این است که آیا از نرمافزارهای وارداتی استفاده شود یا یک نظام داخلی طراحی گردد؟و اینکه به صورت رایگان یا هزینه ای قابل دسترسی باشد؟در استقرار نظام مدیریت یادگیری، نیازهای دوره، میزان هزینهها، داشتن یا نداشتن کارکنان با صلاحیت و سایر نیازها می بایست مورد توجه قرار گیرند.
3. کتابخانهها و منابع دیجیتال
عنصر اصلی در توسعه زیر ساخت آموزش های شبکه ای وجود منابع الکترونیکی است که باید تهیه شوند یا حداقل پیشبینی شده باشند تا دوره بر اساس آن طرح ریزی گردد. اتصال و ارتباط نظام مدیریت یادگیری به منابع الکترونیکی یک عنصر اساسی در نظام آموزش شبکه ای است. دسترسی به پایگاههای دیجیتالی نظیر مجلات، روزنامهها، محتوی آموزش تکمیلی و ... برای این نظام ضروری مینماید.
4. خدمات یادگیرنده
در آموزش های شبکه ای، همیشه بیشترین توجه صرف دوره افزار و سختافزار برای عرضه آموزش میشود، اما تنها کسانی که در مقاطع گوناگون یادگیری از راه دور کار کردهاند به اهمیت حیاتی چنین پشتوانههایی مطلع و آگاه هستند. این خدمات باید به گونهای طراحی و مهیا شوند که با ظهور گزینههای جدید و تغییر انتظارات و توقعات فراگیران قابلیت سازگاری داشته باشد.
5. ارزیابی کیفی
ارزیابی کیفیت، جنبهای از یادگیری الکترونیکی است که ترجیحاٌ با رویکردی متمرکز انجام میشود. اگر قرار است نتایج منجر به بهبود واقعی آموزش شود و تصمیمهای مناسب درباره اینکه آیا باید آموزش های شبکه ای را به طور کلی کنار گذاشت و یا با منابع جدید آن را از نو ساخت، اتخاذ شود، وجود ارزشیابی ضروری است. نوع، میزان و چارچوب ارزشیابی نیز باید مستقل و ساختارمند باشد.
6. مدیریت تغییر
هر عملکرد آموزشی معتبر،در پاسخگویی به دانش جدید، یافتهها و رویکردهای علوم، نیازهای جدید، تغییر ویژگیهای فراگیران به صورت پویا عمل میکند. از آنجا که در آموزش های تحت شبکه هر تغییر در محتوی یا رویکرد ممکن است اثرات وسیعی بر جنبههای گوناگون آموزش داشته باشد، لذا با فرض اینکه سازمان به منزله یک کل، تغییر را مورد حمایت قرار میدهد هنوز این مسأله باقی است که چگونه این تغییر باید در محیط یادگیری الکترونیکی صورت پذیرد. حفظ نظام آموزش به هنگام تغییر مداوم اندیشهها و محتوی جدید تا اینکه به وسیله نظام های بهتر و تثبیت شده جایگزین شود، بسیار مهم است. دیگر این که درجه تمرکزگرایی یا تمرکززدایی نظام آموزش، فرایند تغیر را هدایت و کنترل میکند.از آن جایی که این تغییرات با جنبههای اصلی کار و فرهنگ سازمان در ارتباط هستند،چنین سؤالاتی فقط در آن زمینه و محیط قابل پاسخگویی است.در اجرای خوب تغییرات، ابعاد و جنبههایی از زیرساخت یادگیری الکترونیکی عامل اصلی به حساب میآیند.
نقش مدرس
«جی کراس»، جنبههای مختلف کار مدرس در نظام آموزش شبکه ای را به چهار بخش تقسیم کرده است:
1. جنبه آموزش
مدرس باید قادر باشد موارد زیر را به هم پیوند بزند:
- ارائه روشن تر اهداف
- تهیه و تدوین مطالب مناسب برای دوره (ترجیحاً online)
- تشویق فراگیر به شرکت در امور آموزشی
- اجبار فراگیر به ارائه مهم خود از فرایند آموزش
- شرکت در مباحثات فراگیران
- ملاقات با خبرگان
2. جنبه اجتماعی
جنبه اجتماعی وظایف مدرس با جنبه های آموزشی کار او برای خلق یک محیط آموزش الکترونیکی مناسب برای یادگیری، ارتباط کاملاً نزدیکی دارد.این جنبه از کار برای رشد دادن ارتباطات انسانی فراگیر کاملاً لازم میباشد.
3. جنبه مدیریتی
یکی از وظایف مدرس که در سیستم آموزشی فراگیر – محور اهمیت بیشتری پیدا نموده است، ایفای نقش به عنوان هماهنگکننده می باشد. بر این اساس مدیریت و کنترل اطلاعات دوره مانند محتویات دوره، کارهای گروهی، پروژه ها و مباحثات،روزآمدکردن و هماهنگی در اجرای دوره، از مهمترین جنبههای کار مدرس می باشد.
4. جنبه فنی
مهمترین وظیفه مدرس، به میزان تسلط او به ابعاد فنی موضوع باز می گردد. بر این اساس او در ابتدا میبایست فراگیران را با ابعاد فنی کار آشنا نماید. این امر ممکن است وقت زیادی را بخود اختصاص دهد اما زمانی که به پایان رسید، مدرس و فراگیران میتوانند تمام وقت خود را صرف محتوی دوره نمایند.نکته مهم این است که نیازی نیست که مدرس یک فرد خاص باشد، بلکه محیط آموزشهای مجازی این امکان را فراهم میآورد که وظایف مدرس به صورت کاملاً اختصاصی بین چند نفر تقسیم شده و کیفیت آموزش بالاتر رود.
فرایند استقرار
گام های اساسی در استقرار آموزش های تحت شبکه، مبتنی بر 3 مرحله «سازمانی»، «ارزیابی و تحلیل» و «تدوین»
می باشد. در این راستا توجه به موارد 5 گانه ذیل حائز اهمیت می باشد:
1) تعریف مأموریتها و میزان تمرکز سازمان بر آنها
2) شناخت فعالیتها و نیازهای سازمان
3) بررسی اختصاری فعالیتها و عملیات مشابه در سازمان های دیگر و تعیین مجموعه معیارهای ارزیابی
4) اولویتبندی بهترین فعالیتها با در نظر گرفتن معیارهای ارزیابی
5) مطالعه و تدوین بهترین راهبرد به کارگیری یادگیری الکترونیکی و تدوین برنامه عملیاتی منطبق بر آن
در حال حاضر کارآمدترین راهبردهای به کارگیری آموزش های تحت شبکه مبتنی بر یکی از این موارد است:
- برای مقابله با مشکلات آموزشی در قالب یک سازمان توزیع شده
- استفاده از یادگیری الکترونیکی وفناوری های مرتبط برای ایجاد یک برنامه آموزشی منسجم برای مشتریان
- ایجاد همافزایی میان مؤلفههای داخلی و خارجی درگیر در یک سازمان با فرایندهای پیچیده
- توسعه سریع قابل اندازه گیری تأثیرات مورد نظر در یک سازمان گسترده
- ارایه خدمات آموزشی قابل قبول ارزان قیمت و کارآمد
- ارایه یادگیری مبتنی بر درخواست در مراکز عملیاتی و کمک رسانی
- کاهش زمان برگشت سرمایه در پروژههای آموزشی مشارکتی و افزایش کارایی [13]
آنچه که در اجرای اکثر پروژههای یادگیری الکترونیکی مورد توجه قرار نمیگیرد، طراحی و تدوین یک فرایند مناسب و کارآمد در اجرای آموزش های شبکهای میباشد. عمدهترین دلیل این ضعف، به عدم اعتقاد مجریان و متولیان به استفاده از روشهای مطرح در این زمینه و تکیه بردانش فنی موجود باز می گردد. کوچک انگاشتن حجم فعالیتها و عدم توجه به اهمیت کارگروهی در تکوین طرح استقرار آموزش های الکترونیکی از دیگر عوامل مهم در ناکارآمدی این گونه آموزش ها می باشد.ذیلاً به مهمترین فرایندهای تدوین فرایند آموزشهای شبکهای اشاره میشود: [14]
1. مرحله سازمانی
این مرحله شامل انتخاب مدیر و اعضای تیم طراحی و تعیین حیطه کار طراحی می باشد:
انتخاب مدیر، فرد مذکور می بایست توسط اعضای تیم طراحی انتخاب شود. او همچنین باید از تعهد و حمایت مدیران رده بالای سازمان برخوردار باشد. مدیر ضرورتاً نمی بایست کارشناس فناوری اطلاعات باشد، بلکه می تواند کسی باشد که پتانسیل فناوری را برای بهبود آموزش درک کرده و دارای ارتباطات، مدیریت و مهارت های بین فردی برای هدایت تیم و برقراری ارتباط با گروه های دست اندر کار جهت استقرار آموزش الکترونیکی باشد.
انتخاب اعضای تیم، اعضای تیم باید شامل مدیران، مدرسان، کارشناسان واحد آموزش،متخصصان فناوری اطلاعات و سایر اعضای کلیدی دست اندرکار طرح باشند.
تعیین حیطه کار طراحی، تیم طراحی برای انجام وظایفش می بایست به سؤالات زیر پاسخ دهد:
- تیم طراحی چه وظایفی دارد؟
- مهلت زمانی از پیش تعیین شده برای استقرار نظام چقدر است؟
- چه منبع مالی یا بودجه ای برای این کار پیش بینی شده است؟
- آیا در این زمینه جهت دهی می شود؟
- چه فناوری هایی تحت پوشش قرار دارند؟
2. مرحله ارزیابی و تحلیل
این مرحله شامل شناسایی مسایل، روندها و جایگاه کنونی یادگیری الکترونیک، بیانیه چشم انداز، تحلیل وضعیت منابع، شناسایی سطوح کنونی استفاده از فناوری ها و صلاحیت ها، تدوین بیانیه رسالت، تحلیل داده ها و نتایج عملکرد مورد انتظار از فراگیر می باشد. در این مرحله به این سؤالات می بایست پاسخ داده شود:
- درک روندهای جاری در کاربرد فناوری به عنوان یک ابزار برای تقویت یادگیری چیست؟
- فناوری تا چه حد در برنامه درسی و فعالیت های آموزشی سازمان تلفیق شده است؟
- آزمون نتایج عملکرد فراگیران در چه سطحی است؟ کدام حیطه ها از برنامه آموزش نیازمند بهبود است؟
- آیا می توان فناوری را برای پیگیری و رفع نیازهای آموزشی مورد استفاده قرار داد؟
- سطح دانش و میزان استفاده از فناوری به وسیله سازمان در چه سطحی قرار دارد؟
- سطوح مطلوب دانش و مهارت های آموزش و فناوری کارکنان کدام است؟
- مدرسان برای توسعه صلاحیت های مورد انتظار، به چه نوع حمایت هایی نیاز دارند؟
- دست اندرکاران کلیدی در استقرار نظام یادگیری الکترونیکی کدامند؟
- اثر بخش ترین شیوه های برقراری ارتباط با آنها در طی فرایندهای طراحی کدام است؟
3. مرحله تدوین
تیم طراحی برنامه مشروحی را برای دستیابی به چشم انداز و اهداف استقرار نظام یادگیری الکترونیکی ارایه می نماید. در این برنامه مراحل طرح، زمان و بودجه موردنیاز پیش بینی گردیده است. تیم کارشناسی باید نشان دهد که فناوری چگونه از آموزش های سازمانی حمایت نموده و یادگیری کارکنان را ارتقا خواهد بخشید.اگر برنامه به خوبی تدوین شده باشد، سؤالاتی نظیر چه کسی، چه چیزی، چه موقع، چرا و چگونه به اهداف آموزشی می توان دست یافت به روشنی پاسخ داده خواهند شد. در نمودار زیر عوامل مؤثر در استقرار نظام آموزشهای شبکه محور نشان داده شده است.
عوامل مؤثر خارجی
- دولت - سرمایهگذاری
- قوانین و مقررات - افراد و سازمانهای ذی ربط
- امکانات فناوری - افراد و سازمان های رقیب
عوامل مؤثر داخلی
- قوانین سازمان
- امکانات فناوری
- افراد و گروههای ذینفع
محیط داخلی سازمان
شیوه ارایه آموزش
آموزش های شبکه ای معمولاً به یکی از دو طریق زیر قابل دستیابی هستند:
الف) ارایه محتوی به وسیله وب و از طریق اینترنت
در این شیوه محتوی از طریق یک وب سایت دینامیک و با طراحی گرافیکی نه چندان سنگین(جهت دسترسی سریع به اطلاعات) ارایه میشود. باتوجه به اهداف پیش بینی شده برای دوره و نوع کاربری سایت، می توان قابلیتها و بخشهای مختلفی نظیر ارایه پست الکترونیکی، انتخاب دروس، امکان یادداشتبرداری از مباحث حین مطالعه، تمرین های نمونه، امکان ارزیابی و امتحان، بخش پرسش و پاسخ جهت برطرف کردن اشکال های درسی، عضویت در گروههای خبری به آن افزود. این شیوه زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که سازمان از پراکندگی جغرافیایی برخوردار است و بنابراین لازم می باشد تا فراگیران از هر مکان و در هر زمان به سیستم آموزشی دسترسی داشته باشند.
ب) ارایه محتوی بر روی شبکههای محلی
در این شیوه، محتوی آموزشی بر روی شبکههای محلی ارایه میشود. به این معنا که، خدمات آموزشی از طریق شبکه های LAN و برروی کامپیوترهای سازمان قابل دریافت میباشد.این مدل زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که در نظر باشد فراگیران خاصی به طور محدود و ویژه از آموزش های مورد نظر برخوردار باشند.
ویژگی های ارایه
برجسته ترین قابلیت های آموزش های تحت شبکه شامل این موارد است:
1. پویایی محتوی، بدون تغییر درساختار اساسی سامانه آموزش، میتوان محتوی را به سادگی اصلاح نمود. پویایی در زمان استفاده، مدت، مفاد، شیوه، سختی و سادگی و سطح آموزش و نظایر آن قابل انجام است. همچنین طرح ریزی آموزش پویا (یعنی تغییر طریقه، ابزار و شرایط آموزش متناسب با خصوصیات مخاطب و نیازهای وی) طرح درس پویا، طرح درس اختصاصی،کتاب شخصی، طرح درس مبتنی بر چند مدرس و چند زبانه، آموزش های خاص و با مخاطبین خاص، آموزش ضمن خدمت، استمرار آموزش و نظایر آن از دیگر ابعاد این پویایی می باشند.
2. محیط چند رسانهای، با پیشرفت های صورت گرفته، استفاده از رسانههای مختلف از جمله صوت و تصویر در سیستمهای رایانهای میسر شده است. نظام های آموزش به کمک رایانه و فناوری های مرتبط با آن، با در اختیار گرفتن مدیریت این رسانهها و کاهش هزینه استفاده از آنها، امکان استفاده توأمان را در هنگام آموزش فراهم میآورند.
3. محیط مجازی، محیطی است که شرایط و عوامل موجود در آن دارای همان خصوصیاتی نیستند که در تعریف آن محیط بیان میشود بلکه با تمهیداتی رفتار مورد نظر محیط حقیقی را از خود بروز میدهند.
4. سفارشی کردن آموزش، آموزش های تحت شبکه این امکان را بوجود می آورند تا محتوی متناسب با ویژگی های مخاطبین نظیر سطح تحصیلی، سن، جنس،میزان هوش و سایر موارد تنظیم و تدوین شوند. همچنین مطابقت آموزش های پیش بینی شده با شرایط مخاطب، تعیین و جهتدار کردن آموزش توسط آموزش گیرنده و جهت دادن آموزش در زمینه مورد علاقه و نیاز آموزش گیرنده، تنوع آموزش، تنوع اطلاعات و تنوع ارایه از مهمترین عوامل مؤثر در سفارشی کردن آموزش ها می باشد.
5. استقلال محیطی ، آموزش های شبکه ای نیاز به کلاس درس یا هر مکان ثابت دیگر را از بین برده و به جای آن کلاس مجازی روی اینترنت و اینترانت تشکیل میشود که میتوان با استفاده از یک رایانه متصل به شبکه از هر کجا در کلاس حاضرشد [12]
6. حالت ناهمزمان ، در این حالت فراگیران میتوانند با سرعت دلخواه خود و هر وقت که احساس نیاز بیشتری کردند، به مطالب درسی و یادداشتهای موجود مراجعه کنند. در این حالت فراگیران با یکدیگر و با اساتید خود از طریق پست الکترونیکی یا دگر امکانات الکترونیکی برقرار کرده و به مباحثه با یکدیگر میپردازند. مهمترین فایده این روش این است که این امکان را در اختیار میگذارد که بتوان با سرعتی متناسب با استعدادها و برنامه روزانه به یادگیری پرداخت.
7. حالت همزمان ، در این حالت، فراگیر در یک کلاس مجازی به صورت بلادرنگ حاضر میشود. این روش نیازمند حضور یک مدرس در کلاس مجازی برای هدایت کلاس میباشد. آموزش همزمان معمولاً بر ابزارهای گپزنی قوی تکیه دارد تا مدرس و فراگیر توانایی محاوره با یکدیگر را داشته باشند، به گونهای که روند کلاس با وقفه مواجه نشود. این نوع آموزش وقت فراگیر را در یک برنامه روزانه محدود مینماید و فقط برای کسانی کاملاً سودمند و پرفایده است که نیاز به آموزش از راه دور دارند. [12]
8. صرفه جویی در زمان،آموزشهای تحت شبکه این امکان را میدهد که هر فراگیرسرعتی متناسب با شرایط خودش را داشته باشد. در این شیوه زمانی در حدود 50٪ کمتر از آموزش سنتی، صرف آموزش مطالب یکسان میشود. [12]
9. صرفه جویی در هزینه،در مقایسه با آموزش های سنتی،آموزشهای تحت شبکه در هزینه مسافرتها، هتلها، نگهداری و خدمات برای کلاسها صرفه جویی عمدهای خواهد داشت.از دست ندادن ساعات مفید کار و کم نشدن تولید در حین آموزش، بخش عمده دیگری از صرفهجویی را تشکیل میدهد.
چالش ها
مانند هر پدیده دیگر،آموزش های شبکه ای با چالشهای متعددی درگیر می باشند. برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- آهستگی در توسعه زیرساختهای مخابراتی مورد نیاز
- کمبود نقدینگی برای توسعه شبکه های ارتباطی (اینترنت و اینترانت)
- تجهیز سامانه های آموزش مجازی به زبان بومی و ملی
- گران بودن محتوی الکترونیکی دروس و ضرورت طراحی و تولید خاص آنها
- عدم تدوین خط مشی مناسب برای پیاده سازی و توسعه آموزش الکترونیکی منطبق با اهداف و امکانات [15]
- تعدد مراجع تصمیم گیری و عدم راهبری و همگرایی در میان آنها
- فقدان فرهنگ استفاده از آموزش های الکترونیکی
- فقدان مهارت های مدیریتی و نظارتی
- عدم آشنایی کارکنان با مبانی کامپیوتر
- عدم توانایی در ارایه خدمات پشتیبانی در محل سازمان
- دشواری در ایجاد انگیزه در فراگیران
- تاکید بر آموزش های نظری
فرصت ها
از فرصت های ایجاد شده نیز موارد زیر قابل اشاره هستند:
- بهبود بخشیدن به ماهیت پویا و چالش برانگیز محیط های ایجاد شده برای آموزش الکترونیکی
- تنظیم سرعت یادگیری به تناسب توانایی فراگیر
- امکان به اشتراکگذاری منابع آموزشی بین سازمان های تابعه
- افزایش زمان دسترسی به آموزش
- امکان همگرایی بیشتر محتوی آموزش با نیازهای سازمان
- حذف هزینه های غیر ضروری در فرایند آموزش
- امکان برقراری تعامل با محتوی برای پایدار نگه داشتن ارتباط با مدرس
- دسترسی جهانی
- به موقع بودن
- آشنایی و یادگیری فناوری های جدید
- پویایی محتوی دوره آموزشی
- توجه به فراگیران (فراگیر محوری)
نتیجه گیری
جهانی شدن اقتصاد، انتظارات زیاد ارباب رجوع، فشارهای رقابتی و مانند اینها علائمی هستند که سازمان را مجاب
می سازد تا بر مدار دانایی حرکت نموده و سریع تر از دیگران یاد بگیرد. آنچه که در این مقاله مورد بحث واقع گردید آن بود که شرط لازم برای ماندگاری و پویایی سازمان، توان آموختن در اعضای آن است و ایجاد این توان منوط به افزایش آگاهی و احساس نیاز به استفاده از روش های پویای آموزشی می باشد.ایجاد چنین نگرشی مستلزم نگاهی جامع در تعیین راهبردها و در نظر گرفتن برنامههای عملیاتی، چارچوبها و موارد مهم و غیر فنی است که قطعاً در به کارگیری و توسعه نظام های نوین آموزش نظیر آموزش های شبکه ای مؤثر خواهد بود.
پیشنهاد ها
از آنجا که ارائه هرگونه راه حل منطقی جهت استقرار آموزش های شبکه ای، منوط به رویکرد منطقی به نظام آموزش الکترونیکی در سازمان می باشد، لذا با این نگرش پیشنهادهای ذیل ارایه می گردد:
1)ایجاد زیر ساخت های مورد نیاز
2) تدوین سیاست ها، خط مشی ها و اهداف آموزش الکترونیکی
3) تصویب قوانین در جهت حمایت از تولیدات مرتبط با آموزش الکترونیکی(کپی رایت)
4) ارتقای سواد رایانه ای در سازمان
5) اصلاح و بازسازی مراکز آموزش ( تغییر در ساختار، اهداف، محتوی و ...)
6) تدوین استانداردهای لازم جهت راه اندازی مراکز آموزش الکترونیکی
مراجع
1. فرامرزیان. علیاصغر، بررسی زمینههای توسعه آموزش مجازی در نظام آموزش و پرورش، مجموعه مقالات دومین همایش آموزش الکترونیکی، تهران: 1383
2. فیضی. کامران و رحمانی. محمد، یادگیری الکترونیکی در ایران: مسایل و راهکارها، فصلنامه پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، شماره 33، 1383
3. Perraton. Hilary, Distance Education for teacher training, London, routledge, 1993
4. Curtis, Ron, Initial considerations Before Developing E-learning, CBT or WBT, Available at: www.school for champions. Com
5. Teir Sebastian, development and application of Elearning software for education in energy technology, Helsinki University of technology department of mechanical engineering, 2004
6. عسگرپور. امیرنادر و همکاران، نقش آموزش الکترونیکی در تحول روند آموزش، دومین همایش آموزش الکترونیکی،1383
7. Charles R.Greer, Strategy and Human Resource: A general Managerial Perspective: united States, 1995
8. نقیب زاده. مشایخ، آموزش از راه دور با استفاده از تار جهانگستر، تهران: گزارش رایانه، شماره 137، 1376
9. Bates: Tony, Managing Technological change: strategies for college and university leaders, sanfrancisco, California, Jossey Bass.2000
10. Edwards. Richard, Changing Places? : Flexibility, Life long Learning and a Learning Society, NewYork, Routledge, 1997.
11. کاردان. احمد و فهمیمی فر. احمد، توسه آموزش عالی با رویکرد به آموزش های مجازی: پاسخ به نیازها، افزایش دسترسی و چالشهای پیش رو، فصلنامه پژوهش و سنجش ، 1382
12. فتی. الومی و ترمی. اندرسون، یادگیری الکترونیکی: از تئوری تا عمل، ترجمه دکتر عشرت زمانی و سیدامین عظیمی، تهران: انتشارات موسسه توسعه فناوری اطلاعات آموزشی مدارس هوشمند، 1385
13. فراهی. احمد،راهبردهای توسعه یادگیری الکترونیکی، تهران: دومین همایش آموزش الکترونیکی، 1383
14. آتشک.محمد و ماهزاده. پریسا، آموزش الکترونیکی راهی جهت ارتقاء و بهره وری سازمان ها، مجموعه مقالات اولین همایش مدیران آموزش سازمانهای تولیدی و خدماتی، تهران: 1386
15.کاظمی. نصرت، چشمانداز آموزش از راه دور در قرن بیستو یکم، دانشگاه پیام نور، مجموعه مقالات کنفرانس آموزشی از راه دور،1382
این مقاله در ماهنامه عصر فناوری اطلاعات، شماره 47، مهر 1388 به چاپ رسیده است.
- ۸۹/۱۲/۱۸