معرفی کتاب سازمانها در بستر جهانی شدن
سازمانها در بستر جهانی شدن
نویسندگان: دکتر حبیب الله دعایی، مرضیه عالی
ناشر: موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد
زمان انتشار: چاپ اول، 1384
معرفی: سیدمحمد باقری زاده
1 - معرفی
کتاب «سازمانها در بستر جهانی شدن» دارای پنج فصل می باشد که در دویست و بیست (220) صفحه تنظیم و منتشر شده است. فصل اول به تعیین مفهوم جهانی شدن، فصل دوم، پیامدهای اقتصادی جهانی شدن، فصل سوم، جهانی شدن و تحولات سازمانها، فصل چهارم، تئوری های جدید مدیریت در جامعه جهانی، و فصل پنجم به جهانی شدن و مدیریت منابع انسانی پرداخته است.
2 - مقدمه
در قرن بیستم بشر با بهره گیری همه جانبه انسان از علوم و تکنولوژی پیشرفته به کشف اسرار بیشتری از جهان هستی همت گماشت و استفاده از فناوری اطلاعات در تمام ابعاد زندگی و به طور بی سابقه ای سبب شد که زندگی در قرن بیست و یکم بدون استفاده از فناوری اطلاعات بسیار دشوار شود.
روند تحولات در قرن بیستم، در دهه 1970 میلادی وارد مرحله جدیدی شد. در اواسط دهه 1980 تقریبا درتمام زمینه ها نشان خود را برجای گذاشت. در دهه 1980 مفاهیمی چون جامعه صنعتی و فرامدرن به کار رفت، و در دهه 1990 میلادی مفهوم جهانی شدن رایج گردید و به مفهوم مسلط در دوران معاصر تبدیل شد، به طوری که امروزه همه چیز با رجوع به این مفهوم موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار می گیرد. (9)
3 – محتوای کتاب
3 – 1 – مفهوم جهانی شدن به تازگی کاربرد فراوانی در عرصه های مختلف اجتماعی یافته است، ولی هیچیک از اندیشمندان تاکنون نتوانسته اند تعریف جامعی از آن ارائه نمایند، زیرا این پدیده به حد تکامل نهایی خود نرسیده و همچنان دستخوش تحول است و هر روز وجه جدیدی از ابعاد آن مشخص می شود.
اصطلاح جهانی شدن به تالیف دو کتاب برمی گردد که در سال 1970 میلادی منتشر شد. کتاب اول تحت عنوان جنگ و صلح در دهکده جهانی تألیف مارشال مک لوهان و کتاب دوم به نام جامعه جهانی نوشته برژینسکی مسئول سابق شورای امنیت ملی آمریکا در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر بود.
جهانی شدن فرایندی است که روابط اجتماعی را بسط می دهد. این امر بر سه حوزه، اقتصاد، فرهنگ و سیاست متمرکز است. از آن مهمتر اینکه جهانی شدن بستر جریان این روابط را از متن محلی به متن جهانی تغییر می دهد. به طورکلی می توان ویژگیهای عمده جهانی شدن را ازنظرهای گوناگون چنین دانست: حاکم شدن تمدن الکترونیک درجهان، رشد تفکر جهانی، ارتباطات متقابل فرهنگهای مختلف جهان، نظم دهی مجدد زمان و مکان و بالاخره تشدید روابط بین الملل و بازشدن مرزها. (14)
در تعاریف و اظهاراتی که درباب جهانی شدن ارائه گردیده یک دیدگاه اختلافی درمفهوم واژه جهانی شدن قابل تأمل است. لذا می توان دیدگاههای مرتبط با آن را به دو معنای «جهانی شدن» و «جهان گرایی» ارائه نمود. جهانی شدن در پنج ویژگی کلی قابل تمیز با سایر کاربردهای آن است:
- کم شدن فاصله جغرافیایی میان جوامع بشری،
- توسعه علوم و فناوری،
- ظهور نوعی فرهنگ جهانی برمبنای برخی عوامل بین الملل،
- رشد غرب گرایی درجهان،
-کم شدن توجه به مسایل نظامی نسبت به گذشته.
نویسندگان عوامل موثر در پیدایش پدیده جهانی شدن را به شرح زیر ارائه نموده اند: (20)
1 – پیدایش جامعه اروپا در سال 1992 میلادی،
2 – تجربه های اقتصادی در جمهوری خلق چین از سال 1980،
3 – فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و آزادشدن کشورهای متعدد،
4 – قرارداد تجارت آمریکای شمالی (نفتا) در دهه 1990،
5 – نقش شرکتهای چندملیتی،
6 – جهانی شدن بازارها و اقتصاد جهانی و افزایش تولید و صادرات بین سالهای 1960 تا 1990 میلادی،
7 – اطلاعات و ارتباطات و انتقال سریعتر و کم هزینه تر تجربیات،
8 – تحولات تکنولوژیک از اول دهه 1990،
9 – افزایش اقدامات بین المللی درخصوص حفظ حقوق بشر،
10 – مسایل زیست محیطی.
برخی از صاحبنظران بر این اعتقاد هستند که عوامل موثر بر جهانی شدن، سه عامل مهم و اساسی تر یعنی، دانایی، تکنولوژی اطلاعات، و جایگزینی موادمصنوعی به جای موادطبیعی هستند. جهانی شدن پیامدهایی نیز دارد که می توان به تضعیف دولت – ملتها، تغییر مفهوم هویت ملی، و خلق جوامع مجاری و کاهش نقش مرزهای جغرافیایی اشاره کرد. (27)
نویسندگان در ادامه به بررسی دیدگاههای مختلف درارتباط با جهانی شدن پرداخته و ابتدا آرای «ساموئل هانتینگتون» را مطرح و می نویسند، درمیان نظریه هایی که به فرهنگ به عنوان عامل تقابل در عرصه جهانی می گردد، نظریه برخورد تمدنها قابل تأمل است و آنگاه دیدگاه «فوکویوما» تحت عنوان پایان تاریخ را ذکر مینماید. (44)
3-2 – تاثیرات عمده عوامل زیربنایی حضور دولتها در بخش اقتصادی، و پیامدهایی که جهانی شدن برای اقتصاد کشورها دارد، منبعث از سه عامل عمده اثرگذار بر اقتصاد به شرح زیر است: (55)
- تغییر در درآمدهای مالیاتی دولت
- رشد تجارت الکترونیک
- افزایش رقابت بین کشورهای مختلف ازنظر اقتصادی.
نویسندگان درارتباط با مزیتهای رقابتی به مزیتهای رقابتی درقلمرو نیروی انسانی به عنوان باارزش ترین سرمایه سازمانی اشاره و اضافه می نمایند، سازوکاری که بتواند از پتانسیل های نیروی انسانی جهت ایجاد مزیت رقابتی پایدار بهره برداری مناسب کند، دانایی، مهارت، تجربه و انگیزه افراد سازمانی در کنار مسئولیتپذیری و مشارکتجویی آنها است، مشروط براین که محیط مناسب و سازوکار موفقیت در سازمان وجود داشته باشد.(71)
3-3 - در دهههای اخیر سازمانها دچار تحولات گوناگونی در ابعاد مختلف شدهاند و این تحولات موجبات تغییر در شیوههای مدیریتی را فراهم نموده است. یکی از مهمترین ویژگیهای سازمانهای کنونی اهمیت یافتن خلاقیت و نوآوری است و دیگری تاکید بر اطلاعات و ویژگی سوم اهمیت دانش است.
در گذشته تغییرات بسیار اساسی در زمینه مدیریت سازمانها در جهان رخ داده است. استفاده از ابزارهای جدید مدیریت بهسرعت گسترش یافته و روزبهروز بر تعداد شرکتهایی که با مهندسی مجدد به تغییرات جدی در نحوه مدیریت میپردازند، افزوده میشود. سازمانها با ساختارهای جدید را میتوان بهشرح زیر معرفی و بررسی کرد(85):
-سازمانهای شبکهای، با پیشگیری از مشکلات و خلاقیت در مزیتهای رقابتی.
- سازمان ستارهای یا خوشه ستارهای، متناسب با شرکتهای با شایستگیها و قابلیتهای محوری گرانبها.
-سازمان تارعنکبوتی، بهترین راه برای حصول اطمینان از جریان اطلاعات و دانش و تامین منابع در خارج سازمان.
-سازمان شبدری، محول کردن فعالیتهای غیراستراتژیک به واحدهای خارجی.
-سازمان تخیلی، اداره منابع و فرایندهای ایجادشده در خارج از محدوده مرز قانونی.
-سازمان خوشهای، مبتنی بر تیم و گروه برای رفع مشکل خاص و یا خلق فرایند جدید.
- سازمان مجازی، شبکه موقت از شرکتهای شامل.
3-4 - مجله «هاروارد بیزینس ریویو» به مناسبت هفتادمین سالگرد انتشار خود، از پنج تن از متفکران و نظریهپردازان مشهور این سوال را پرسیده که: چه مشکلات و چالشهایی برای ورود به قرن بیستویکم در حال شکلگیری است؟ در پاسخ هیچکدام از متفکران، چالشهای قرن بیستویکم را از نوع چالشهای فنی ندانسته، بلکه عمدتا ابراز کردهاند که این چالشها فرهنگی هستند.(203)
دامنه تنوع و طبیعت متحول محیط جهانی، دوره جدیدی را برای سازمانها ایجاد کرده که مدیریت با فشارهای آن مواجه است. لیکن مدیریت سازمان با مسایل دیگری نیز مواجه است که برخی از مهمترین این مسایل بهشرح زیر است(108)؛
-ظهور منابع انسانی بهعنوان عامل حیاتی موفقیت
-شکوفایی تواناییهای بالقوه انسانی
-افزایش نهایی در نرخ تغییر
-دل مشغولی برای مسایل زیستمحیطی
-مطالبه خدمات بیشتر و بهتر از سوی مشتریان.
- در دهههای اخیر، در جهان تحولاتی رخ داده و در حال تداوم است. این دگرگونیها سازمانها را برای بقا و رشد با چالشهای جدیدی مواجه کرده است. مانند: چالشهای ناشی از تغییر الگو، ناشی از جهانی شدن، تغییر فناوری، محیطزیست، عصر دانش، تلاطمهای اجتماعی، تغییر محیط کار، فناوری اطلاعات و سازمانهای اطلاعاتی، ساختار و اندازه سازمان و تنوع و تحرکپذیری نیروی کار.(114)
-درراستای جهانیشدن، همه مدیران نیازمند استفاده از روشهای بهینه جهت مقابله با تغییرات پیشرو و چالشهای مربوط به ارتباطات بینالمللی هستند. از طرف دیگر افزایش رقابت در بازارهای جهانی باعث میشود که همه مدیران بهدنبال یافتن بهترین استراتژی رقابتی بوده و بتوانند بر بازارهای جهانی تسلط یابند. از اینرو مدیریت دانش باایجاد محیط دانش و رشد آن به بهترین نحو میتواند سازمان را برای رویارویی با چالشهای جهانی تجهیز نماید.(145)
3-5 - در مفهوم جدید بالندگی منابع انسانی و انسانهای سازمانی باید به کیفیتهایی مجهز شوند که هیچگونه مشکلی با سازمان نداشته باشند و با دلسوزی و تعهد و بینشی علمی، تمام توانمندیها، انرژی، تخصص و فکر خود را در راستای تحقق ماموریتهای سازمانی قرار دهند و دائما برای سازمان ارزشهای فکری و کیفی جدید تولید کنند. یکی از کیفیتهایی که بیانگر انسان بالنده است، این است که آنان روحیه پژوهشگری داشته باشند.(187)
اکثر اقتصاددانان معتقدند که خصوصیت و روند توسعه اقتصادی و اجتماعی هرکشوری را منابع انسانی آن تعیین میکند و نقش سرمایه و سایر منابع مادی در مراحل بعد قرار دارد. در این حالت، تجهیز مدیران با ذهنیتی جهانی، وظیفهای استراتژیک است. آموزش موفقیتآمیز رهبران آینده سازمانهای جهانی، نیازمند تغییری سریع در افکار موجود پیرامون فرضیات پایه تکنیکهای پرورش منابع انسانی است. تفکری جهانی، مهارتهای رهبری جهانی، توانایی هدایت تیمها با فرهنگهای متفاوت، انرژی و صبر از ویژگیهای رهبران جهانی موفق در آینده است.(204)
بنابراین، آموختن و تربیت نسل جدیدی از متخصصان منابع انسانی در سطح بینالمللی، یکی از اصلیترین چالشهای فراروی مدیریت منابع انسانی کنونی است.(209)
- ۸۹/۰۴/۰۷