نویسندگان
سید حیدر میرفخرالدینی؛ رضا ابراهیم زاده پزشکی ؛ نگار جلیلیان
چکیده
زمینه: امروزه مشتریمداری
و رضایت مشتری نه به عنوان یک استراتژی بلکه به شکل یک قانون درآمده است به طوری
که عدم رعایت آن سبب حذف سازمان از صحنهی رقابت خواهد شد. در کسب و کار نوین
ایجاد و مدیریت ارتباط با مشتری شاه بیت غزل رقابت در این کارزار میباشد. به
کارگیری این مفهوم در آموزش عالی به عنوان مهد پرورش نیروی انسانی متخصص، منجر به
ایجاد مفهومی نو به نام مدیریت ارتباط با دانشجو میشود.
هدف: این پژوهش با به
کارگیری مدلسازی ساختاری تفسیری در کنار مدلسازی معادلات ساختاری ضمن ارائه چارچوب
نوین در طراحی مدل، به ترسیم نقشهای جامع در جهت پیادهسازی سیستم مدیریت ارتباط
با دانشجو پرداخته است.
روش: این پژوهش از
نوع توصیفی و کاربردی است، و با روش پیمایش تک مقطعی و میدانی انجام گرفته است.
جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان کارشناسی بالاتر از ترم سوم دانشگاه یزد،
تشکیل میدهند. که بر اساس حجم نمونه محاسبه شده، 149 نفر به صورت تصادفی انتخاب و
مورد پیمایش قرار گرفتند. به منظور بسط مفهوم مدیریت ارتباط با دانشجو پرسشنامه
تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ بررسی و استاندارد گردید. سپس با
استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری مدل جامعی از سطوح و ارتباط بین ابعاد مدیریت
ارتباط با دانشجو در جهت پیادهسازی آن ترسیم شد که به منظور تأیید آماری و
اعتبار سنجی آن، از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است.
یافتهها: یافتههای
تحقیق شش
بُعد نیازشناسی، کارکنان، راهبردی، رویهها و ضوابط، زیرساختهای فناورانه و
فرآیند را به عنوان ابعاد مفهوم مدیریت ارتباط با دانشجو معرفی میکند که از طریق
36 شاخص، امکان ارزیابی و پیادهسازی این مفهوم را محقق مینماید. از سوی دیگر مدل
اولیهی تحقیق با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری در پنج سطح ترسیم شد و صحت آن
از طریق مدلیابی معادلات ساختاری تأیید گشت.
نتیجهگیری: نتایج
تحقیق حاکی از آن است رؤسای دانشگاهی به منظور پیادهسازی مفهوم مورد مطالعه،
ابتدا بایستی به آمادهسازی مؤلفههای مرتبط با ابعاد "نیازشناسی"
و "راهبرد" که زیربنای مدل پیادهسازی سیستم مدیریت ارتباط با دانشجو میباشند
توجه کنند. همچنین به کارگیری مدلسازی ساختاری تفسیری در کنار مدلسازی معادلات
ساختاری میتواند چارچوب نوینی را در ساخت مدل تبیین کند.
دریافت اصل مقاله